لعنت خدا بر علمای ساکت در برابر بدعتها
امام خمینی:
اگر کسی احکام را آن طور که خدا راضی نیست تفسیر کرد. بدعتی در اسلام گذاشت به اسم این که عدل اسلامی چنین اقتضا میکند احکام خلاف اسلام را اجرا کرد، بر علماء واجب است که اظهار مخالفت کنند. هر گاه اظهار مخالفت نکنند مورد لعن خدا قرار میگیرند، و این از آیه شریفه پیداست، و نیز در حدیث است که. إِذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فَلِلعالِمِ أن یُظهِرَ عِلمَهُ؛ و إلّا فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللّهِ. چون بدعتها پدید آید بر عالم واجب است که علم (دین) خویش را اظهار کند و گر نه لعنت خدا بر او خواهد بود.
خدایا! بی شک تو میدانی آن چه از ما سرزده (یعنی مبارزه ای که اخیرا بر ضد دستگاه حاکمه اموی پیش گرفته ایم) رقابت در به دست آوردن قدرت سیاسی نبوده و نه جستجوی ثروت و نعمتهای زائد، بلکه برای این بوده که اصول و ارزشهای درخشان دینت را بنماییم و ارائه دهیم و در کشورت اصلاحات پدید آوریم و بندگان ستم زدهات را ایمن و برخوردار از حقوق مسلمشان گردانیم، و نیز تا به وظائفی که مقرر داشته ای و به سنن و قوانین و احکامت عمل شود.
بنا بر این، شما (گروه علمای دین) ما را در انجام این مقصود یاری میکنید و داد ما را از قدرتهائی که بر شما ستم روا داشتند و کسانی که در خاموش کردن مشعل پیامبرتان کوشیدند میستانید خدای یگانه ما را کفایت است و بر او تکیه میکنیم و به سوی او رو میآوریم و سرنوشت به دست او و بازگشت به او است.
میفرماید:. اعتبروا أیّها الناس بِما وعظ اللّهُ به أولیاءه من سوء ثنائه علی الاحبار. خطاب به دسته مخصوص، حاضرین مجلس، اهل شهر و بلد، اهل مملکت و یا مردم دنیای آن روز
یست، بلکه هر کس را در هر زمان که این ندا را بشنود شامل میشود، مثل:. یا أیها الناس. که در قرآن آمده است خداوند با اعتراض به. احبار. یعنی علمای یهود و استنکار رویه آنها، اولیاء خویش را موعظه فرموده و به آنان پند داده است. منظور از. اولیاء. کسانی هستند که توجه به خدا دارند و در جامعه دارای مسئولیت میباشند نه این که منظور ائمه علیهم السلام باشد.
اذ یقول «لَو لا یَنهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الأَحبارُ عَن قَولِهِمُ
الإِثمَ وَ أَکلِهِمُ السُّحتَ، لَبِئسَ ما کانُوا یَصنَعُونَ.» خداوند در
این آیه. ربانیون. و. احبار. را مورد نکوهش قرار میدهد که چرا آنها که
علمای دینی یهود بودهاند ستم کاران را از. قول اثم. یعنی گرفتار گناه
کارانه که اعم از دروغ پردازی و تهمت و تحریف حقائق و امثال آن باشد
و از. اکل سحت. یعنی حرامخواری نهی نکرده و باز نداشتهاند.
بدیهی است
این نکوهش و تقبیح اختصاص به علمای یهود ندارد و نه اختصاص به علمای نصاری
دارد. بلکه علمای جامعه اسلامی و به طور کلی علمای دینی را شامل میشود.
بنا بر آن، علمای دینی جامعه اسلامی هم اگر در برابر رویه و سیاست ستم
کاران ساکت بنشینند مورد نکوهش و تقبیح خدا قرار میگیرند این امر فقط مربوط به
سلف و نسل گذشته نیست، نسلهای گذشته و آینده در این حکم یکسانند
حضرت امیر (ع) این موضوع را با استناد به قرآن ذکر فرموده که علمای جامعه اسلامی هم عبرت بگیرند و بیدار شوند و از ادای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر باز نایستند و در برابر هیئتهای حاکمه ستمگر و منحرف سکوت ننمایند .حضرت با استشهاد به آیه. لو لا ینهاهم الربانیون .. دو نکته را گوشزد فرموده است:
1 این که سهل انگاری علما در وظائف، ضررش بیش از کوتاهی دیگران در انجام همان وظائف مشترک است. چنانکه هر گاه یک بازاری کار خلافی بکند ضررش به خود او میرسد، لیکن اگر علماء در وظیفه کوتاهی کردند مثلا در برابر ستمگران سکوت نمودند ضررش متوجه اسلام میشود، و اگر به وظیفه عمل کردند و آن جا که باید صحبت کنند سکوت نکردند نفع آن برای اسلام است.
2 با این که باید از همه اموری که مخالف شرع است نهی کرد روی. قول اثم. یعنی دروغ پردازی. و اکل سحت. یعنی حرامخواری تکیه کرده است تا بفهماند که این دو. منکر. از همه منکرات خطرناکتر است و بایستی بیشتر مورد مخالفت و مبارزه قرار گیرد.
چون گاهی گفتار و تبلیغات دستگاههای ستمگر بیش از کردار و سیاستشان برای اسلام و مسلمین ضرر دارد و غالبا حیثیت اسلام و مسلمین را به مخاطره میاندازد. خداوند نکوهش میکند که چرا از گفتار نادرست و تبلیغات گناه کارانه ستم کاران جلوگیری نکردند؟ چرا آن مردی را که ادعا کرد من. خلیفه اللّه. هستم و آلت مشیت الهی هستم و احکام خدا همین گونه است که من اجرا میکنم، عدالت اسلامی همین است که من میگویم و اجرا میکنم در صورتی که اصولا عدالت سرش نمیشد تکذیب نکردند؟ این گونه سخنان. قول اثم. است، این حرفهای گناه کارانه را که ضرر زیادی برای جامعه دارد چرا جلوگیری نکردند؟ ظلمه را که حرفهای نامربوط زدند، خیانتها مرتکب شدند، بدعتها در اسلام گذاشتند، ضربه به اسلام زدند چرا نهی نکردند و از این گناهان باز نداشتند؟
اگر کسی احکام را آن طور که خدا راضی نیست تفسیر کرد. بدعتی
در اسلام گذاشت به اسم این که عدل اسلامی چنین اقتضا میکند احکام
خلاف اسلام را اجرا کرد، بر علماء واجب است که اظهار مخالفت کنند. هر
گاه اظهار مخالفت نکنند مورد لعن خدا قرار میگیرند، و این از آیه شریفه
پیداست، و نیز در حدیث است که. إِذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فَلِلعالِمِ أن
یُظهِرَ عِلمَهُ؛ و إلّا فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللّهِ. چون بدعتها پدید آید بر
عالم واجب است که علم (دین)
خویش را اظهار کند و گر نه لعنت خدا بر او خواهد بود.
خود اظهار مخالفت و بیان تعالیم و احکام که مخالفت بدعت و ظلم و گناه میباشد مفید است، چون سبب میشود عامه مردم به فساد اجتماعی و مظالم حکام خائن و فاسق یا بی دین پی برده به مبارزه برخیزند و از همکاری با ستم کاران خودداری نمایند و به عدم اطاعت در برابر قدرتهای حاکمه فاسد و خائن دست بزنند. اظهار مخالفت علمای دینی در چنین مواردی یک. نهی از منکر. از طرف رهبری دینی جامعه است که موجی از. نهی از منکر. و یک نهضت مخالف و. نهی از منکر. را به دنبال میآورد، نهضتی را به دنبال میآورد که همه مردم دین دار و غیرتمند در آن شرکت دارند، نهضتی که اگر حکام ستم کار و منحرف به آن تسلیم نشوند و به صراط مستقیم رویه اسلامی تبعیت از احکام الهی باز نیایند و بخواهند...
... با قدرت اسلحه آن را ساکت کنند، در حقیقت به تجاوز مسلحانه دست زده و. فئه باغیه. خواهند بود و بر مسلمانان است که به جهاد مسلحانه با. فئه باغیه. یعنی حکام تجاوز کار بپردازند تا سیاست جامعه و رویه حکومت کنندگان مطابق با اصول و احکام اسلام باشد.
شما که فعلا قدرت ندارید جلو بدعتهای حکام را بگیرید و این مفاسد را دفع کنید، اقلا ساکت ننشینید. تو سر شما میزنند داد و فریاد کنید، اعتراض کنید، انکار کنید، تکذیب کنید، فریاد بزنید. باید در برابر دستگاه تبلیغات و انتشارات آنها دستگاهی هم این طرف به وجود بیاید تا هر چه به دروغ میگویند تکذیب کند، بگوید دروغ است، بگوید عدالت اسلامی این نیست که آنها ادعا میکنند عدل اسلامی که برای خانواده ها و جامعه مسلمین قرار داده شده همه برنامهاش مضبوط و مدون است که آنها دارند. این مطالب باید گفته شود تا مردم متوجه باشند و نسل آینده سکوت این جماعت را حجت قرار ندهند و نگویند لا بد اعمال و رویه ستم کاران مطابق شرع بوده است و دین مبین اسلام اقتضا میکرده که ستمگران. اکل سحت. یعنی حرامخواری کنند و مال مردم را غارت کنند.
از آنجا که دائره فکر عده ای از دائره همین مسجد تجاوز نمیکند و جولان و گسترش ندارد وقتی گفته میشود. اکل سحت. یعنی حرامخواری فقط بقال سر کوچه به نظرشان میآید که العیاذ باللّه کم فروشی میکند، دیگر آن دائره بزرگ حرامخواری و غارتگران به نظر نمیآید که یک سرمایه بزرگ را میبلعند، بیت المال را اختلاس میکنند، نفت ما را میخورند، به نام نمایندگی کمپانیهای خارجی کشور ما را بازار فروش کالاهای گران و غیر ضروری بیگانه میکنند و از این راه پول مردم را به جیب خود و سرمایه داران بیگانه میریزند. نفت ما را چند دولت بیگانه پس از استخراج برای خود میبرند و مقدار ناچیزی هم که به هیئت حاکمه همدست خودشان میدهند از طرق دیگر به جیب خودشان برمیگردد و اندکی که به صندوق دولت میریزد خدا میداند صرف کجا میشود. این یک. اکل سحت. و حرامخواری در مقیاس وسیع و در مقیاس بین المللی است. منکر. وحشتناک و خطرناکترین منکرات همین است. شما اوضاع جامعه و کارهای دولت و دستگاهها را دقیقا مطالعه کنید تا معلوم شود چه. اکل سحت. های وحشتناکی صورت میگیرد. اگر زلزله ای در گوشه کشور رخ دهد یک راه در آمد و حرامخواری به روی سود جویان حاکم باز میگردد تا به نام زلزله زدگان جیب خودشان را پر کنند. در قراردادهائی که حکام ستمگر و ضد ملی با دولتها یا شرکتهای خارجی میبندند میلیونها از پول ملت را به جیب میزنند و میلیونها از پول ملت را عاید خارجیان و اربابان خود میکنند. اینها جریانات سیل آسایی از حرامخواری است که پیش چشم ما صورت میگیرد و هنوز ادامه دارد، چه در تجارت خارجی و چه در به اصطلاح قراردادهائی که برای استخراج معادن با بهره برداری از جنگلها و سایر منابع طبیعی بسته میشود یا برای کارهای ساختمانی و راه سازی یا خرید اسلحه از استعمارگران غربی و استعمارگران کمونیست.
ما باید جلو این غارتگریها و حرامخواری ها را بگیریم. همه مردم موظف به این کار هستند، ولی علمای دینی وظیفهشان سنگین تر و مهم تر است. ما باید پیش از سایر افراد مسلمان به این جهاد مقدس و این وظیفه خطیر اقدام کنیم. ما به خاطر مقام و موقعیتی که داریم بایستی پیشقدم باشیم. اگر امروز قدرت نداریم که جلو این کارها را بگیریم و حرامخواران و خائنین به ملت و دزدان مقتدر و حاکم را به کیفر برسانیم باید کوشش کنیم این قدرت را به دست بیاوریم و در عین حال به عنوان حد اقل انجام وظیفه از اظهار حقائق و افشای حرامخواری ها و دروغ پردازی ها کوتاهی نکنیم. وقتی قدرت به دست آوردیم نه تنها سیاست و اقتصاد و اداره کشور را درست میکنیم بلکه حرامخوارها و دروغ پردازها را شلاق میزنیم و به کیفر میرسانیم.
مسجد اقصی را آتش زدند. ما فریاد میکنیم که بگذارید مسجد اقصی به همین حال نیم سوخته باقی باشد، این جرم را از بین نبرید. ولی رژیم شاه حساب باز میکند و صندوق میگذارد و به اسم بناء مسجد اقصی از مردم پول میگیرند تا بتوانند از این راه استفاده نمایند و جیب خود را پر کنند و ضمنا آثار جرم اسرائیل را از بین ببرند! اینها مصیبتهایی است که گریبانگیر امت اسلام شده و کار را به اینجا رسانده است. آیا علماء اسلام نباید این مطالب را بگویند؟. لَو لا یَنهَاهم الرَبّنِیُّونَ و الأَحبارُ عن أَکلِهِمُ السُحتَ؟. چرا فریاد نمیزنند، چرا از این غارتگری ها هیچ سخنی نمیگویند؟
بعد به آیه. لُعِنَ الَّذیِنَ کَفَرُوا مِن بَنِی إسرائِیلَ» استناد شده که ذکر آن از فرصت بحث ما خارج است.
سپس میفرماید:
وَ انما عاب اللّه ذلک علیهم لأنهم کانوا یرون من الظلمة الذین بین اظهرهم المنکر و الفساد فلا ینهونهم عن ذلک رغبة فیما کانوا ینالون منهم و رهبة مما یحذرون.
این که خدا از. ربانیون. استنکار کرده روی این اصل است که آنان با این که میدیدند ظلمه چه کارها میکنند و چه جنایتها مرتکب میکردند ساکت بودند و آنها را نهی نمیکردند.
و سکوتشان مجسم این روایت روی دو علت بوده است:
یا افراد طمع کاری بودند و از ظلمه استفاده مادی میکردند و به اصطلاح حق السکوت میگرفتند، و یا بزدل و ترسو بودند و از آنها میترسیدند. به روایات امر به معروف و نهی از منکر مراجعه فرمائید. در آن روایات عمل بعضی را که برای فرار از امر به معروف و نهی از منکر مرتبا عذرتراشی میکنند تقبیح میکنند و آن سکوت را عیب میشمرد. «وَ اللّه یَقُولُ فَلا تَخشَوُا النّاسَ وَ اخشَونِ». و خدا میفرماید که از آنها نترسید، چه ترسی دارید؟ جز این نیست که شما را زندانی میکنند، بیرون میکنند، میکشند. اولیاء ما برای اسلام جان دادند، شما هم باید برای این امور آماده باشید. و قال «وَ المُؤمِنُونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ...
و در ذیل آیه میفرماید: «وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطِیعُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ.
فَبَدأَ اللّهُ بِالأمرِ بالمَعرُوفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ فَریضَةً مِنهُ لِعِلمِهِ بِأَنَّها إِذا أُدّیَت وَ أُقیمَت استَقامَتِ الفَرائِضُ کُلُّها هَیِّنها وَ صَعبُها وَ ذلِکَ أنَّ الأَمرَ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ دُعاءٌ إِلَی الاسلامِ مَعَ رَدِّ المَظالِمِ وَ مُخالَفَةِ الظّالِمِ وَ قسمَةِ الفَیئِ وَ الغَنائِمِ وَ أَخذِ الصَّدَقاتِ مِن مَواضِعِها وَ وَضعِها فی حَقِّها.
اگر امر به معروف و نهی از منکر به خوبی اجرا شود دیگر فرائض قهرا برپا خواهد شد. اگر امر به معروف و نهی از منکر اجراء شود ظلمه و عمالشان نمیتوانند اموال مردم را بگیرند و به میل خود صرف کنند و مالیاتهای مردم را تلف نمایند آمر به معروف و ناهی از منکر دعوت به اسلام و [118]
رد مظالم و مخالفت با ظالم میکند.
عمده وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای این امور است. ما امر به معروف و نهی از منکر را در دائره کوچکی قرار داده و به مواردی که ضررش برای خود افرادی است که مرتکب میشوند، یا ترک میکنند محصور ساختهایم در اذهان ما فرو رفته که. منکرات. فقط همینهایی هستند که هر روز میبینیم یا میشنویم. مثلا اگر در اتوبوس نشسته ایم موسیقی گرفتند، یا فلان قهوه خانه کار خلافی را مرتکب شد، یا در وسط بازار کسی روزه خورد منکرات میباشد و باید از آن نهی کرد! و به آن منکرات بزرگ توجه نداریم. آن مردمی را که دارند حیثیت اسلام را از بین میبرند حقوق ضعفاء را پایمال میکنند و .. باید نهی از منکر کرد. اگر یک اعتراض دسته جمعی به ظلمه که خلافی مرتکب میشوند، یا جنایتی میکنند بشود، اگر چند هزار تلگراف از همه بلاد اسلامی به آنها بشود که این کار خلاف را انجام ندهید یقینا دست برمیدارند.