صالحین مسجد( با محوریت بینش مطهــر )

سنگر مجازی حلقه های صالحین

صالحین مسجد( با محوریت بینش مطهــر )

سنگر مجازی حلقه های صالحین

صالحین مسجد( با محوریت بینش مطهــر )
روش شناسی(متدولوژی) استاد مطهری
برای درک صحیح از اسلام، انسان و جهان هستی،
برای جستجو گران حقیقت بویژه جوانان جذاب خواهد بود.
روش شناسی فیلسوفی عارف
و فقیهی مجاهد
که هنوز عبارت زیبای او، وجدان های بیدار را
به تحسین نظام فکریش وا می دارد
که گفت:
"من ستایشگری معلمی هستم
که اندیشیدن را به من بیاموزد
نه اندیشه ها را"


پیوندهای روزانه
کلمات کلیدی

صالحین سردار شهید خادم صادق

بهترین تفریح مؤمن شناست.

استخر نیم بهای برق شیراز ویژه ی صالحین

استخر برق شیراز نیم بها

اصول کار تیمی

غدیرخم از نگاه شهید مطهری

مبلغ و میزان قدرت مقاومت یک ملّت

رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که

مقاومت مردم غزه نمونه ای از قدرت مقاومت انسان

امروز قضیّه‌ى اوّل جهان اسلام قضیّه‌ى غزّه است؛

خطبه‌هاى امام خامنه ای در نماز عید سعید فطر

سگ هارى و گرگ درنده‌اى به انسانهاى مظلوم حمله کرده است؛

سامانه پیامک KHAMENEI.IR

توصیه قرآن برای انتخاب همسر

همایش آسیب شناسی ماهواره (دجالواره)

دجال در آخر الزمان مردم را فرا می خواند به عبودیت خودش

مفهوم دجال در روایات

باید کار را از نقطه ی آسان و با مساعدت همگرایان آغاز کنیم

مقایسه دجالواره با ماهواره

دجال به عنوان نماد قدرت ثروت و فرهنگ که در تقابل با دین

باید با این هنر ها آشنا شد و با ابراز خودشان به جنگ آنها رفت

ماهواره به دنبال تغییر سبک زندگی

دجال که در آخر الزمان است با همه اقتدارهای دجال های گذشته

شروع عملیات افشای دجالواره شیطان با رمز یا علی بن ابیطالب علیه السلام

آغاز عملیات بزرگ افشای دجالواره شیطان

افشای دجالواره شیطان

شروع عملیات

سپاه احمدبن موسی شیراز پیشتاز افشای دجالواره ی شیطان

نشست های مقدماتی عملیات بزرگ دجالواره شیطان

یک شاه بیت اخلاقی در روابط اجتماعی

آخرین نظرات

۵ مطلب با موضوع «صالحین جهان :: صالحین خاور میانه :: صالحین ایران :: صالحین فارس :: صالحین شیراز :: صالحین شهید :: جلسات هفتگی صالحین :: حلقه دانشجویی» ثبت شده است

ghadirkhom

غدیرخم از نگاه شهید مطهری

استاد  بعد از ذکر و شرح آیه «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون.‏» (مائده/ ۵۵) به تفسیر آیه تبلیغ پرداخته و مى ‏نویسند:
«… از آیاتى که در این مورد در سوره مائده وارد شده یکى این آیه است: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ( مائده/‏۶۷) اینجا لحن، خیلى شدید است: اى پیامبر! آنچه را که بر تو نازل شد تبلیغ کن و اگر تبلیغ نکنى رسالت الهى را تبلیغ نکرده‏اى.

مفاد این آیه آنچنان شدید است که مفاد حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة‏.» اجمالا خود آیه نشان مى‏دهد که موضوع آنچنان مهم است که اگر پیغمبر تبلیع نکند، اصلا رسالتش را ابلاغ نکرده است.

سوره مائده به اتفاق شیعه و سنى، آخرین سوره‏اى است که بر پیغمبراکرم نازل شده و این آیات، جزء آخرین آیاتى است که بر پیامبر نازل شده یعنى در وقتى نازل شده که پیغمبر(ص) تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مکه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال مى‏کند: این دستورى که جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است که اگر پیغمبر آن را ابلاغ نکند، همه گذشته‏ها کان لم یکن [هیچ و پوچ] است چیست؟ یعنى شما نمى‏توانید موضوعى نشان بدهید که مربوط باشد به سال هاى آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد که اگر ابلاغ نشود هچ چیز ابلاغ نشده است. ولى ما مى‏گوییم آن موضوع، مساله امامت است که اگر نباشد، همه چیز کان لم یکن است، یعنى شیرازه اسلام از هم مى‏پاشد. به علاوه شیعه از کلمات و روایات خود اهل تسنن، دلیل مى‏آورد که این آیه در غدیر خم نازل شده است.» (۱)

 

غدیر و آیه اکمال دین
شهید مطهرى آیه اکمال را این چنین تفسیر مى‏نماید:
«در همان سوره مائده، آیه« الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده/‏۳)؛ امروز دین را به حد کمال رساندم و نعمت را به حد آخر، تمام کردم، امروز است که دیگر اسلام را براى شما به عنوان یک دین پسندیدم، نشان مى‏دهد که در آن روز، جریانى رخ داده که آن قدر با اهمیت است که آن را مکمل دین و متمم نعمت ‏خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام، اسلام است و خدا این اسلام را همان مى‏بیند که مى‏خواسته و با نبودن آن، اسلام، اسلام نیست. شیعه به لحن این آیه که تا این درجه براى این موضوع اهمیت قائل است استدلال مى‏کند و مى‏گوید: آن موضوعى که بتواند نامش مکمل دین و متمم نعمت و آن چیزى باشد که با نبودنش، اسلام، اسلام نیست، چه بوده است؟ مى‏گوید ما مى‏توانیم موضوعى را نشان بدهیم که در آن درجه از اهمیت‏ باشد ولى شما نمى‏توانید. به علاوه روایاتى هست که تایید مى‏کند این آیه هم در همین موضوع [غدیر خم] وارد شده است.» (۲)

 

مراد از «الیوم‏» چه روزى است؟
درباره این که مقصود از«الیوم‏» در آیه اکمال دین، چه روزى است، استاد مطالبى پر بار و پر دامنه (۳) عرضه مى‏دارد و به نقد و بررسى آراء در این موضع مى‏پرازد. او بعد از ذکر و نقد آراء دیگر (۱- روز بعثت ۲- روز فتح مکه ‏۳- روز قرائت ‏سوره برائت) به بیان و استدلال شیعه پراخته و مى‏گوید:
«… استدلال شیعیان یکى از جنبه تاریخى است که مى‏گویند وقتى ما مى‏بینیم در لفظ آیه: “الیوم اکملت لکم دینکم” این مطلب نیست که «امروز» کدام روز است، به تاریخ و شان نزول ها مراجعه مى‏کنیم در نتیجه مى‏بینیم [که روایات] نه یکى، نه دو تا و نه ده تا بلکه به طور متواتر مى‏گوید: این آیه در روز غدیر خم نازل شد که پیغمبر(ص)، على(ع) را به جانشینى خودش نصب کرد. ولى آیا قرائنى که در خود آیه هست، همین را که تاریخ تایید مى‏کند، تایید مى‏نماید یا نه؟ [مى‏بینیم که تایید مى‏کند] آیه این است: “الیوم یئس الذین کفروا من دینکم”؛ امروز( یا بگوییم آن روز) کافران از دین شما مایوس شدند. این را ما ضمیمه مى‏کنیم به یک سلسله آیات دیگرى در قرآن که مسلمین را تحذیر مى‏کند، مى‏ترساند و مى‏گوید کافران دائما نقشه مى‏کشند و دوست دارند که شما را از دینتان برگردانند و علیه دینتان اقدام مى‏کنند… از طرف دیگر مى‏بینیم در آن آیه مى‏گوید ولى امروز دیگر مایوس شدند، از امروز دیگر فعالیت کافران علیه دین شما به پایان رسید “فلا تخشوهم” دیگر از ناحیه آنها بیمى نداشته باشید “واخشون” از من بترسید! …

پس معنى” الیوم یئس الذى کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون” این است که دیگر کافرهاى بیرون جامعه اسلامى [از این که دین شما را از بین ببرند] مایوسند، از ناحیه آنها دیگر خطرى براى عالم اسلامى نیست، از من بترسید، یعنى از خودتان بترسید. اى جماعت مسلمین! بعد از این اگر خطرى باشد آن است که خودتان با نعمت اسلام بد عمل بکنید، کفران نعمت ‏بکنید، آن استفاده‏اى را که باید ببرید نبرید، در نتیجه، قانون من در مورد شما اجرا شود: “ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم.” از این روز، دیگر خطرى از خارج، جامعه اسلامى را تهدید نمى‏کند[ زیرا، امام و حافظ نظام، تعیین شد] خطر از داخل تهدید مى‏کند.» (۴)

 

تواتر حدیث غدیر
استاد، یکى از ادله شیعه در امامت را تواتر حدیث غدیر شمرده و مى‏نویسد:
«… [خواجه نصیر] مى‏گوید:” و لحدیث الغدیر المتواتر”؛ حدیث غدیرى که متواتر است. متواتر در علم حدیث اصطلاحى است. تواتر یعنى [مقدار نقل خبر] فوق تبانى [بر دروغ] باشد. شیعه مدعى است که نقل خبر غدیر در حدى است که ما احتمال تبانى هم در آن نمى‏توانیم بدهیم و بگوییم مثلا چهل نفر از صحابه پیغمبر تبانى کردند بر یک دروغ! خصوصا که بسیارى از ناقلان این خبر، جزء دشمنان على(ع) بوده یا از طرفداران ایشان شمرده نشده‏اند… .» (۵)

شهید مطهرى درباره این قسمت از روایت غدیر که «من کنت مولاه فهذا على(ع) مولاه‏» معتقد است که حتى شاید سنی ها هم نتوانند انکار کنند که متواتر است. (۶)

 

حدیث غدیر در منابع تاریخى
در نظر استاد، گذشته از کتب روایى، حدیث غدیر در بسیارى از کتب تاریخى هم ذکر شده است که آن کتب از منابع معتبر و مهم تاریخ شمرده مى‏شوند:
” قدیمی ترین کتاب تاریخى اسلام از کتاب هاى تاریخ عمومى اسلامى و از معتبرترین کتاب هاى تاریخ اسلامى که شیعه و سنى آن را معتبر مى‏شمارند کتاب تاریخ یعقوبى است. مرحوم دکتر آیتى هر دو جلد این کتاب را ترجمه کرده‏اند، کتاب بسیار متقنى است و در اوایل قرن سوم هجرى نوشته شده است. ظاهرا بعد از زمان مامون و حدود زمان متوکل نوشته شده است. این کتاب که فقط کتاب تاریخى است و حدیثى نیست، از آن کتاب هایى است که داستان غدیر را نوشته است. کتاب هاى دیگرى که آنها را هم اهل تسنن نوشته‏اند نیز حادثه غدیر خم را ذکر کرده‏اند.” (۷)

 

غدیر در آیینه شعر
ادبیات و به ویژه شعر، آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است و حضور مساله‏اى در ادبیات هر زمانى، نشانه مطرح بودن آن مى‏باشد. و غدیر در همه قرن ها در ادب و فرهنگ مردم حضور داشته است. استاد درباره توجه علامه امینى در الغدیر به این مساله مى‏نویسد: ” (الغدیر) از جنبه ادبى هم استفاده کرده است، چون در هر عصرى هر مطلبى که در میان مردم وجود داشته باشد، شعرا آن را منعکس مى‏کنند… [علامه امینى] مى‏گوید اگر مساله غدیر مساله‏اى بود که به قول آنها مثلا در قرن چهارم به وجود آمده بود، دیگر در قرون اول و دوم و سوم، شعرا، این همه شعر، درباره‏اش نگفته بودند. در هر قرنى ما مى‏بینیم که مساله غدیر، جزء ادبیات آن قرن است. بنابراین، چگونه مى‏توانیم این حدیث را انکار کنیم؟!” (۸)

 

شرح حدیث غدیر
استاد، این حدیث را که حدیث هدایت و روشنایى است؛ این چنین ذکر و شرح مى‏کند:
هنگامى که به غدیر خم که نزدیک جحفه (۱۰) است رسیدند، قافله را متوقف و اعلام کردند که مى‏خواهم درباره موضوعى با مردم صحبت کنم. (این آیه‏ها نیز در آنجا نازل شد.) بعد دستور داد که منبرى برایش درست کردند. از جحاز شتر و چیزهاى دیگر، مرکز مرتفعى ساختند. حضرت رفت ‏بالاى آن و مفصل صحبت کرد:

“الست اولى بکم من انفسکم؟ قالوا: بلى. آنگاه فرمود: من کنت مولاه فهذا على مولاه.” بعد از این بود که این آیه نازل شد: “الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى…” اینها را در کتاب هایى مثل الغدیر یا ترجمه‏هاى آن نوشته‏اند. (۱۱)

این مطلب گذری بود بر نظرات استاد شهید مرتضی مطهری (ره) که نسبت به امامت و عید غدیر بیان کرده بودند.(منبع : تبیان)

 

پى‏نوشت ها:

۱- ، چاپ دوم ۱۳۶۴ ش، صص ۶۱ – ۶۲.
۲- امامت و رهبرى، صص ۶۲ -۶۳.

۳- مطالب استاد در ۲۰ صفحه ذکر شده است: امامت و رهبرى، صص ۱۱۸ -۱۳۷.

۴- امامت و رهبرى، صص ۱۳۲ -۱۳۷.

۵- همان، صص ۱۰۴ – ۱۰۵.

۶- همان، ص‏۱۱۳.

۷- امامت و رهبرى، ص ۱۳۰.

۸- امامت و رهبرى، ص ۱۰۱.

۹- حجة الوداع در سال آخر عمر حضرت رسول، دو ماه مانده به وفات ایشان، رخ داده است. وفات حضرت رسول در بیست و هشتم صفر یا به قول سنی ها در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاده است. در هجدهم ذى الحجه به غدیر خم رسیدند. مطابق آنچه که شیعه مى‏گوید حادثه غدیر خم دو ماه و ده روز قبل از وفات حضرت روى داده و مطابق آنچه که سنی ها مى‏گویند این حادثه دو ماه و بیست و چهار روز قبل از رحلت ‏حضرت رسول اتفاق افتاده است. ( این مطلب از استاد شهید است).

۱۰- … جحفه، میقات اهل شام است ‏یعنى وقتى افراد از راه شام که شمال غربى [مکه] مى‏شود مى‏آمدند، پس از پیمودن اندکى از راه به جحفه مى‏رسیدند. پیغمبراکرم(ص) آنجا را میقات قرار دادند براى مردمى که از آن راه مى‏آیند. غدیر خم، نزدیک جحفه است و محلى بوده که مسلمین در بازگشت از مکه وقتى به آن نقطه مى‏رسیدند متفرق مى‏شدند، اهل مدینه به مدینه مى‏رفتند و دیگران نیز به شهرهاى خود. ( این مطلب هم استاد شهید است.)

۱۱- امامت و رهبرى، صص ۱۳۰ – ۱۳۲ و صص ۸۴ – ۸۵.

منبع:
http://bineshemotahar.ir
/


۰ نظر ۱۹ مهر ۹۳ ، ۱۵:۰۴
وبلاگ صالحین مسجد(با محوریت بینش مطهر)

با تبریک میلاد حضرت باقر العلوم امام محمد باقر سلام الله علیه یک پایان نامه دانشگاهی مرتبط با این امام عظیم الشأن و فرزند فرزانه شان معروف به مغز متفکر جهان تشیع حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیهما  به صورت متن چکیده و فایل پی دی اف برای دانلود تقدیم صالحین مسجد می شود.

ذکر این نکته را ضروری می دانیم که لازمه ی شناخت حجت های خدا در زمین پرداختن به اندیشه ها و رفتار های عملی ایشان است که موضوع تحقیق  و پایان نامه ی دانشگاهی قرار گرفتن زوایای زندگی ایشان نمونه ای از معرفت نسبت به ایشان است.

و اینک پایان نامه :


ویژگی های تعلیم وتربیت

ازدیدگاه صادقین(امام محمدباقر(ع)وامام جعفرصادق(ع))


چکیده:
     یکی از پیچیده ترین مسائل امروزه بشر مسئله تربیت است و از آنجا که تربیت مسئله ای متاثر از داشته های دقیق و درستی از ویژگی ها، خلق و خو و فطرت انسانی است ، چنین مهمی تنها در پرتو انسان شناسی قابل حصول است . اما امروزه با همه پیشرفت های خیره کننده و فریبنده ، انسان بیش از پیش مغفول مانده و به تعبیری انسان معاصر گمشده خود است . انسان به درون ریزترین ذرات نفوذ کرده و بر بام کیهان سیطره یافته آنجا که روزی صرفا در افسانه و بر بال خیال به آن می اندیشیده  است . با این حال به باور بسیاری از محققین و دانشمندان غرب ، خود انسان مجهول باقی مانده است .

   چگونه می توان نسخه ای تربیتی برای انسان پیچید در حالی که زوایای وجودی انسان مبهم است ، سعی و خطاهای غرب چه اندازه انسان را به بیراهه برده است ، هنوز از زخم فروریختن ارزش های انسانی در نتیجه تئوری امثال فروید، غرب به خود می پیچد و چه ساده لوحانه اذهانی هنوز به معجزه تربیتی غرب امیدوارند !

    مکتب اهل بیت چراغی است که در ظلمات عصر معاصر راه را از بیراه نشان میدهد . انسان شناخته نخواهد شد مگر در این مکتب که ملهم از وحی است و دستور تربیتی که مبتنی بر این معرفت یقینی است قطعا نتیجه بخش خواهد بود .
هدفمان مطالعه تطبیقی منابع تعلیم و تربیت و مقایسه آن با تعالیم ائمه معصومین(ع) به خصوص امامان صادقین(ع) است و در نهایت ارائه دکترین تعلیم وتربیت بر طبق دیدگاه صادقین(ع) خواهد بود.

 

کلیدواژه : تعلیم و تربیت،  نظام تربیتی ،  مبانی تربیتی، تربیت از منظر امامان صادقین(ع)


pdf دانلود مقاله 


منبع:

http://asfa.blogsky.com/5


۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۰۲
وبلاگ صالحین مسجد(با محوریت بینش مطهر)


ضرورت بحث آزادی معنوی در زمان استاد مطهری (ره) و در زمان فعلی 

 


• در میان بحث‌ها و موضوعات مختلف، شهید مطهری که عالمی نیازسنج بودند چرا به موضوع آزادی معنوی پرداختند؟ 

1- توجه توأمان به جنبه‌های اجتماعی و جنبه‌های فردی: 

در زمانی که بعضی جریان‌های افراطی، اسلام را فقط در جنبه‌های اجتماعی و مبارزه‌های انقلابی معرفی و عبادت را به جز خدمت خلق نمی‌دانستند و از سوی دیگر گروه‌هایی به تفریط، اسلام را خلاصه در یک سلسله عبادت‌های فردی و جدای از مسائل اجتماعی می‌دانستند، در این فضا شهید مطهری، در عین حالی که آزادی اجتماعی را به عنوان یکی از اهداف انبیاء طرح نمودند ولی آن را ذیل آزادی معنوی معرفی فرمودند.



2- به چالش کشیدن آزادی غربی و ارائه آزادی واقعی: 

در زمانی که شعارهای فریبنده و جذاب غربی، در سایه پیشرفت‌های خیره‌کننده مادی، بسیاری را شیفته خود ساخته بود، شهید مطهری، آزادی واقعی را فراتر از شعارهای غربی در تعالیم اصیل دین معرفی ‌نمودند و آزادی غربی را که به نام جهان آزاد و به نام دفاع از صلح و آزادی، بندگی ‌و اسارت ‌را به دنبال داشت، در واقع نمونه‌ای از نفاق و دورویی1 بشر امروز دانسته و ریشه این گرفتاری ‌را عدم وجود آزادی روح و آزادی معنوی بیان می‌کنند. 

شهید مطهری بزرگترین خسران عصر حاضر را این می‌دانند که جهان امروز دائماً شعار آزادی می‌دهد اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی‌گوید. در عصر حاضر راجع به شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان بحث نمی‌شود. بین انسان و حیوان تمایزی قائل نمی‌شوند و زندگی را تنازع بقا می‌دانند و از آزادی معنوی سخنی به میان نمی‌آید؛ لذا علیرغم همه جار و جنجال‌های موجود، دنیای امروز هیچ‌گاه به آزادی اجتماعی واقعی هم دست پیدا نمی‌کند. چنانچه گفته‌اند: «‌ای آزادی! به نام تو در دنیا چه جنایت‌ها که نشد و در پناه آزادی، آزادی را می‌کشند.»2 

3- احیاء فکر دینی در خصوص مسأله آزادی: 

شهید مطهری به عنوان احیاگر فکر دینی، آزادی را در متن دین و از اهداف بعثت انبیاء ‌ذکر می‌نمایند که دارای جذابیت‌های فطری است. در این خصوص با تبیین درست از آزادی دینی به مبارزه با دیدگاه متحجرانه از تقابل دین با آزادی و همچنین دیدگاه ولنگارانه غرب از تضاد آزادی با دین می‌پردازند. 

4- به نظر شما چه ضرورت‌های مهم دیگری در زمان شهید مطهری در طرح این درس وجود داشته است؟ 

 


 ضرورت بحث در زمان فعلی: 


در حال حاضر چه ضرورتی در طرح و ارائه بحث آزادی در جامعه کنونی ما وجود دارد؟ 

1- استمرار ضرورت‌های بحث در زمان شهید مطهری: 

امروزه نیز جامعه گرفتار برداشت‌های ناصواب از دین، و افراط و تفریط در مسائل اجتماعی و فردی است. امروزه جامعه و خصوصا جوان‌های ما در معرض شعارهای فریبنده آزادی‌های غربی قرار دارند، هم‌اکنون نیز دین به عنوان محدودکننده آزادی در تقابل با آزادی مطرح می‌شود، امروزه بی‌توجهی به آزادی معنوی فجایع بسیاری را به همراه دارد؛ لذا لازم است به همان ضرورت‌های زمان شهید مطهری با زبان امروز پرداخته شود. 

2- لزوم شناخت مفهوم آزادی برای اتخاذ موضع صحیح: 

در حال حاضر جامعه بشری با تعارض‌هایی جدی در بحث آزادی مواجه است. هر گروهی درصدد مصادره مفهوم مقدس آزادی به نفع اهداف خود می‌باشد، اگر این مفهوم، به درستی تعریف و شناخته نشود سردرگمی‌ها و حیرت‌ها می‌تواند تبدیل به موج‌های ویرانگر و هنجارشکن در اجتماع شود. 

در طول تاریخ بسیاری از مبارزه‌ها و جنگ‌ها با نام آزادی صورت گرفته است. در صحنه بین‌المللی، حمله آمریکا به عراق با نام آزادی صورت گرفت و در مقابل، مبارزه مردم عراق نیز برای اخراج آمریکایی‌ها با نام آزادی است. 

در جنبه داخلی، پیروزی انقلاب با شعار آزادی بود و ضد انقلاب نیز با شعار آزادی در صدد براندازی انقلاب است. در طول سالیان بعد از انقلاب، گروه‌ها و حزب‌های مختلف از شعار آزادی سود جستند و در عین حال با این شعار به مقابله با یکدیگر پرداختند. اصلاح‌طلب، ‌اصول‌گرا، ‌آبادگر، کارگزار و ... در حالی که موضع‌گیری‌ها متفاوت و متعارض ارائه می‌دهند، همه خویش را مدافع آزادی می‌دانند. برای قضاوت در درستی یا نادرستی عملکردها و عبرت‌گیری از تاریخ باید مفهوم واقعی و غیر واقعی آزادی را شناخت. در ابهام و کلی‌گویی و عدم ارائه تعریف از مفاهیم، هر گروهی می‌تواند همان‌گونه که می‌خواهد واژه‌های مقدس را مصادره کند و مردم را با شعارهای زیبا و فریبنده به بازی بگیرد. در صورت تبیین و تعریف مفهوم آزادی، نمی‌توان به راحتی از نام آزادی سوء استفاده کرد. 

3- قانون‌گذاری براساس تبیین صحیح آزادی: 

تشکیل حکومت اسلامی، ضرورت وضع و اجرای قوانین اسلامی را اقتضا می‌کند و برای اجرای قانون می‌باید تبیین صحیحی از مبانی دینی و حقوقی صورت پذیرد. از جمله مسائل مهم، ‌مسائل مربوط به حیطه‌ آزادی‌های فردی و اجتماعی است. قانون مطبوعات، حریم خصوصی، قانون ‌آزادی‌های اجتماعی و فردی و ... از جمله این موارد می‌باشد که برای شکوفایی واقعی استعدادها و عدم تزاحم آن‌ها باید انواع آزادی و حدود آن مشخص شود. 

4- ارائه مفهوم صحیح آزادی به جهان و آزادی‌خواهان: 

از آنجا که کشور اسلامی در پی ارائه تفکر ناب اسلامی به همه جهان است، لذا باید طرح علمی و الگوی نظری آزادی را براساس آزادی‌های معنوی و رابطه آن با آزادی اجتماعی به همه جهانیان ارائه کرد. 

5- (چه ضرورت‌های دیگری برای طرح و ارائه این بحث در حال حاضر وجود دارد؟ خصوصا با همکاری اندیشه‌جویان، موارد دیگرِ قابلِ طرح را مشخص نمایید.)


6- سؤال‌های انگیزشی (و امتحانی) : 


سؤال‌های انگیزشی سؤال‌هایی است که: 1- تشویق و تحریض مخاطب برای دریافت پاسخ را برمی‌انگیزد و ایجاد انگیزه برای فراگیری بهتر را باعث می‌شود؛ 2- از همه مباحث اصلی درس است؛ 3- به عنوان سؤال‌های امتحانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

1. معنای آزادی چیست؟ آزادی چه واژه‌ای است که همه آن را مقدس می‌شمردند و هرکسی برای رسیدن به مطلوب خویش از آن استمداد می‌جوید، هم در فعالیت‌های ضد دینی به نام آزادی، شعار ترویج ولنگاری داده می‌شود و هم دینداران خویش را مدافع آزادی می‌دانند؛ در روابط دختر و پسر، در مسأله حجاب، در بی‌قیدی‌های اجتماعی و ... شعار آزادی سرداده می‌شود و هم اینکه اسلام خود را مفسر و مدافع واقعی آزادی معرفی می‌کند. واقعاً آزادی چیست؟ تعریف و حدود و مشخصات آن چگونه است؟ 

2. یکی از معانی کلمه مولا و ولی، «مُعتِق و آزاد‌کننده» است. اینکه پیامبر‌6 فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» مقصود از مولا چیست؟ با این تعبیر، معنی ولی‌فقیه به معنای فقیه آزاد کننده چه می‌تواند باشد؟ "ولی"، آزاد کننده جامعه از چه چیزی است؟ 

3. موجودات زنده برای رشد و تکامل، به سه چیز نیاز دارند: 1- تربیت 2- امنیت 3- آزادی. تعریف هرکدام و رابطه هریک را مشخص نمایید و چرا آزادی یکی از لوازم حیات و زندگی هر موجود زنده است؟ انسان آزاد کیست؟ 

4. با توجه به اینکه انسان موجودی است که طبیعتاً اجتماعی است، آزادی اجتماعی یعنی چه؟ در مقابل آن اسارت و بردگی اجتماعی چگونه است؟ 

5. اسلام و قرآن کریم چه جایگاهی برای آزادی اجتماعی قائل است. آیا می‌توان گفت آزادی اجتماعی از اهداف انبیاء بوده است؟ چگونه؟ 

6. آزادی معنوی چیست؟ آزادی انسان از خودش یعنی چه‌؟ اینکه انسان از نظر فطرت و روح آزاد باشد به چه معناست؟ 

7. آیا آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی ممکن است؟ آیا ممکن است بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولی در عین حال آزادی دیگران را محترم بشمارد؟ آزادی‌های رایج دنیا چگونه قابل توجیه است؟ 

8. عامل عدم رعایت آزادی توسط بشر قدیم چه بود؟ آیا صرفاً جهل و نادانی عامل ضایع کردن آزادی بوده است؟ آیا امروز با تغییر قوانین می‌توان آزادی را تأمین کرد؟ علت اصلی عدم احترام به آزادی هم در دنیای قدیم و هم در عصر امروز چیست؟ وضعیت بشر امروز در رابطه با آزادی چگونه است؟ 

9. رابطه تقوی و آزادی را بیان نمایید؟ چرا امیرالمؤمنین و امام‌المتقین‌7 آزاد مرد واقعی جهان است؟ 

10. چگونه انسان دارای دو «خود» و دو «من» عالی و دانی یا انسانی و حیوانی یا واقعی و غیرواقعی یا اصلی و فرعی و یا الهی و شیطانی است؟ آزاد و اسیر واقعی چه کسی است؟ چگونه انسان می‌تواند هم برده و اسیر خود باشد و هم از خود آزاد؟ 

11. با توجه به اینکه آزادی دو طرفه است و هر آزادی دارای «از» و آزادی «به» است، دو طرف آزادی واقعی و انسانی چیست؟ 

12. انصاف یعنی چه؟ رابطه آن با آزادی چگونه است؟ 

13. آیا این سخن درست که آزادی هر کس تا جایی محترم است که به آزادی دیگران لطمه نزند؟ 

14. آزادی یک مفهوم سلبی است و یا ایجابی؟ چرا؟ 

15. شادی و نشاط واقعی چیست؟ 

16. رابطه خودعالی و خوددانی را با آزادی‌ـ شادی و نشاط، هجرت و جهاد، تقوا، عبادت و دعا و بزرگی و بزرگواری روح تبیین نمایید؟ 

17. حقیقت استغفار و توبه چیست؟ ارتباط آن با آزادی چگونه است؟ 

18. چگونه تزکیه نفس و تقوی همان آزادی معنوی است و به عنوان بزرگترین برنامه انبیاء می‌باشد؟ 


 


سیر کلی بحث: 

شهید مطهری مانند بسیاری از آثار خود، ابتدا بحث را به صورت سؤالی و با سؤال‌های اساسی از ریشه بحث شروع کرده و سپس تعاریف را مشخص می‌نمایند؛ آنگاه با تقسیم‌بندی‌های مناسب، بحث را به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری لازم می‌رسانند. 

در این موضوع نیز ابتدا سه سؤال مطرح می‌نمایند که عبارت‌اند از: 1-آزادی چیست؟ 2- تقسیم‌بندی آزادی به آزادی اجتماعی و آزادی معنوی و تعریف هر کدام چگونه است؟ 3- رابطه این دو و جایگاه هر یک چگونه است؟ پس از طرح سؤال‌ها به تعریف آزادی، آزادی اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و جایگاه هر یک را از دیدگاه اسلام خصوصاً قرآن کریم و روایات بررسی می‌نمایند و در نهایت به نتیجه‌گیری و جمع‌بندی مطالب می‌پردازند. 

بحث آزادی با سؤال‌های اساسی آغاز می‌شود. اولین مسأله، سؤال از چیستی و تعریف آزادی است. آزادی به عنوان یکی از سه عامل حیات و تکامل طرح می‌شود. رشد و تکامل موجودات زنده منوط به سه عامل 1- تربیت 2- امنیت و 3- آزادی می‌باشد. تربیت شامل استعدادها، احتیاجات و امکانات رشد است. امنیت، حفظ آن امکانات و استعدادها است و نهایتاً آزادی به معنای رهایی است که لازمه آن، ایجاد حرکت و حفظ آن و رفع مانع می‌باشد. 

آزادی همیشه دو طرفه است؛ یعنی یک طرف آزادی «از» چیزی و طرف دیگر آزادی، ‌ آزادی «به سوی» چیزی است. 

• نکته1: هر کسی تا سخن از آزادی گفت، باید بلافاصله توضیح دهد، آزادی «از» چه چیزی و آزادی «به سوی» چه چیزی مدنظر است. فرضاً در آزادی روابط دختر و پسر، باید پرسیده شود، دختر و پسر از چه چیزی و به سوی چه چیزی باید آزاد شوند؟ 

• نکته 2: حتماً برای هر آزادی یک استخدام و یک اسارت وجود دارد و نیز یک رهایی و یک رفع مانع؛ برای رهایی از چیزی حتماً باید چیز دیگری اسیر و در استخدام قرار گیرد «بدیهی است آزادی مطلق امکان ندارد در جامعه باشد.»3 در انسان آزادی مطلق مساوی است با اسارت. «بعضی به غلط خیال می‌کنند پایبند نبودن به هر چیزی نامش آزادی است.»4 «آزادی مطلق، مساوی است با اسارت از درون، باید اول انسان را بشناسیم.»5


 


___________________________________

1- شهید مطهری نفاق را محصول پیشرفت بشر و پیچیدگی او می‌داند. این مسأله در کتاب‌های 15 گفتار (گفتار مسأله نفاق) و آشنایی با قرآن ج 2 ذیل تفسیر آیات 8 تا 20 سوره بقره و تفسیر سوره منافقون به تفصیل بحث شده است. 

2- مجموعه آثار، ج 3، حق و باطل، ص 437؛ نبرد حق و باطل، ‌ج 3، ص 437

3- مجموعه آثار، ج 15، فلسفه و تاریخ، ص 222

4- مجموعه آثار، ج 3، خورشید دین، ‌ ص 398

5- مجموعه آثار، ج 13، نقدی بر مارکسیسم، ص  606



http://www.salehintehran.ir


۱ نظر ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۲۷
وبلاگ صالحین مسجد(با محوریت بینش مطهر)