ضرورت بحث آزادی معنوی در زمان استاد مطهری (ره) و در زمان فعلی
ضرورت بحث آزادی معنوی در زمان استاد مطهری (ره) و در زمان فعلی
• در میان بحثها و موضوعات مختلف، شهید مطهری که عالمی نیازسنج بودند چرا به موضوع آزادی معنوی پرداختند؟
1- توجه توأمان به جنبههای اجتماعی و جنبههای فردی:
در زمانی که بعضی جریانهای افراطی، اسلام را فقط در جنبههای اجتماعی و مبارزههای انقلابی معرفی و عبادت را به جز خدمت خلق نمیدانستند و از سوی دیگر گروههایی به تفریط، اسلام را خلاصه در یک سلسله عبادتهای فردی و جدای از مسائل اجتماعی میدانستند، در این فضا شهید مطهری، در عین حالی که آزادی اجتماعی را به عنوان یکی از اهداف انبیاء طرح نمودند ولی آن را ذیل آزادی معنوی معرفی فرمودند.
2- به چالش کشیدن آزادی غربی و ارائه آزادی واقعی:
در زمانی که شعارهای فریبنده و جذاب غربی، در سایه پیشرفتهای خیرهکننده مادی، بسیاری را شیفته خود ساخته بود، شهید مطهری، آزادی واقعی را فراتر از شعارهای غربی در تعالیم اصیل دین معرفی نمودند و آزادی غربی را که به نام جهان آزاد و به نام دفاع از صلح و آزادی، بندگی و اسارت را به دنبال داشت، در واقع نمونهای از نفاق و دورویی1 بشر امروز دانسته و ریشه این گرفتاری را عدم وجود آزادی روح و آزادی معنوی بیان میکنند.
شهید مطهری بزرگترین خسران عصر حاضر را این میدانند که جهان امروز دائماً شعار آزادی میدهد اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمیگوید. در عصر حاضر راجع به شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان بحث نمیشود. بین انسان و حیوان تمایزی قائل نمیشوند و زندگی را تنازع بقا میدانند و از آزادی معنوی سخنی به میان نمیآید؛ لذا علیرغم همه جار و جنجالهای موجود، دنیای امروز هیچگاه به آزادی اجتماعی واقعی هم دست پیدا نمیکند. چنانچه گفتهاند: «ای آزادی! به نام تو در دنیا چه جنایتها که نشد و در پناه آزادی، آزادی را میکشند.»2
3- احیاء فکر دینی در خصوص مسأله آزادی:
شهید مطهری به عنوان احیاگر فکر دینی، آزادی را در متن دین و از اهداف بعثت انبیاء ذکر مینمایند که دارای جذابیتهای فطری است. در این خصوص با تبیین درست از آزادی دینی به مبارزه با دیدگاه متحجرانه از تقابل دین با آزادی و همچنین دیدگاه ولنگارانه غرب از تضاد آزادی با دین میپردازند.
4- به نظر شما چه ضرورتهای مهم دیگری در زمان شهید مطهری در طرح این درس وجود داشته است؟
ضرورت بحث در زمان فعلی:
در حال حاضر چه ضرورتی در طرح و ارائه بحث آزادی در جامعه کنونی ما وجود دارد؟
1- استمرار ضرورتهای بحث در زمان شهید مطهری:
امروزه نیز جامعه گرفتار برداشتهای ناصواب از دین، و افراط و تفریط در مسائل اجتماعی و فردی است. امروزه جامعه و خصوصا جوانهای ما در معرض شعارهای فریبنده آزادیهای غربی قرار دارند، هماکنون نیز دین به عنوان محدودکننده آزادی در تقابل با آزادی مطرح میشود، امروزه بیتوجهی به آزادی معنوی فجایع بسیاری را به همراه دارد؛ لذا لازم است به همان ضرورتهای زمان شهید مطهری با زبان امروز پرداخته شود.
2- لزوم شناخت مفهوم آزادی برای اتخاذ موضع صحیح:
در حال حاضر جامعه بشری با تعارضهایی جدی در بحث آزادی مواجه است. هر گروهی درصدد مصادره مفهوم مقدس آزادی به نفع اهداف خود میباشد، اگر این مفهوم، به درستی تعریف و شناخته نشود سردرگمیها و حیرتها میتواند تبدیل به موجهای ویرانگر و هنجارشکن در اجتماع شود.
در طول تاریخ بسیاری از مبارزهها و جنگها با نام آزادی صورت گرفته است. در صحنه بینالمللی، حمله آمریکا به عراق با نام آزادی صورت گرفت و در مقابل، مبارزه مردم عراق نیز برای اخراج آمریکاییها با نام آزادی است.
در جنبه داخلی، پیروزی انقلاب با شعار آزادی بود و ضد انقلاب نیز با شعار آزادی در صدد براندازی انقلاب است. در طول سالیان بعد از انقلاب، گروهها و حزبهای مختلف از شعار آزادی سود جستند و در عین حال با این شعار به مقابله با یکدیگر پرداختند. اصلاحطلب، اصولگرا، آبادگر، کارگزار و ... در حالی که موضعگیریها متفاوت و متعارض ارائه میدهند، همه خویش را مدافع آزادی میدانند. برای قضاوت در درستی یا نادرستی عملکردها و عبرتگیری از تاریخ باید مفهوم واقعی و غیر واقعی آزادی را شناخت. در ابهام و کلیگویی و عدم ارائه تعریف از مفاهیم، هر گروهی میتواند همانگونه که میخواهد واژههای مقدس را مصادره کند و مردم را با شعارهای زیبا و فریبنده به بازی بگیرد. در صورت تبیین و تعریف مفهوم آزادی، نمیتوان به راحتی از نام آزادی سوء استفاده کرد.
3- قانونگذاری براساس تبیین صحیح آزادی:
تشکیل حکومت اسلامی، ضرورت وضع و اجرای قوانین اسلامی را اقتضا میکند و برای اجرای قانون میباید تبیین صحیحی از مبانی دینی و حقوقی صورت پذیرد. از جمله مسائل مهم، مسائل مربوط به حیطه آزادیهای فردی و اجتماعی است. قانون مطبوعات، حریم خصوصی، قانون آزادیهای اجتماعی و فردی و ... از جمله این موارد میباشد که برای شکوفایی واقعی استعدادها و عدم تزاحم آنها باید انواع آزادی و حدود آن مشخص شود.
4- ارائه مفهوم صحیح آزادی به جهان و آزادیخواهان:
از آنجا که کشور اسلامی در پی ارائه تفکر ناب اسلامی به همه جهان است، لذا باید طرح علمی و الگوی نظری آزادی را براساس آزادیهای معنوی و رابطه آن با آزادی اجتماعی به همه جهانیان ارائه کرد.
5- (چه ضرورتهای دیگری برای طرح و ارائه این بحث در حال حاضر وجود دارد؟ خصوصا با همکاری اندیشهجویان، موارد دیگرِ قابلِ طرح را مشخص نمایید.)
6- سؤالهای انگیزشی (و امتحانی) :
سؤالهای انگیزشی سؤالهایی است که: 1- تشویق و تحریض مخاطب برای دریافت پاسخ را برمیانگیزد و ایجاد انگیزه برای فراگیری بهتر را باعث میشود؛ 2- از همه مباحث اصلی درس است؛ 3- به عنوان سؤالهای امتحانی مورد استفاده قرار میگیرد.
1. معنای آزادی چیست؟ آزادی چه واژهای است که همه آن را مقدس میشمردند و هرکسی برای رسیدن به مطلوب خویش از آن استمداد میجوید، هم در فعالیتهای ضد دینی به نام آزادی، شعار ترویج ولنگاری داده میشود و هم دینداران خویش را مدافع آزادی میدانند؛ در روابط دختر و پسر، در مسأله حجاب، در بیقیدیهای اجتماعی و ... شعار آزادی سرداده میشود و هم اینکه اسلام خود را مفسر و مدافع واقعی آزادی معرفی میکند. واقعاً آزادی چیست؟ تعریف و حدود و مشخصات آن چگونه است؟
2. یکی از معانی کلمه مولا و ولی، «مُعتِق و آزادکننده» است. اینکه پیامبر6 فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» مقصود از مولا چیست؟ با این تعبیر، معنی ولیفقیه به معنای فقیه آزاد کننده چه میتواند باشد؟ "ولی"، آزاد کننده جامعه از چه چیزی است؟
3. موجودات زنده برای رشد و تکامل، به سه چیز نیاز دارند: 1- تربیت 2- امنیت 3- آزادی. تعریف هرکدام و رابطه هریک را مشخص نمایید و چرا آزادی یکی از لوازم حیات و زندگی هر موجود زنده است؟ انسان آزاد کیست؟
4. با توجه به اینکه انسان موجودی است که طبیعتاً اجتماعی است، آزادی اجتماعی یعنی چه؟ در مقابل آن اسارت و بردگی اجتماعی چگونه است؟
5. اسلام و قرآن کریم چه جایگاهی برای آزادی اجتماعی قائل است. آیا میتوان گفت آزادی اجتماعی از اهداف انبیاء بوده است؟ چگونه؟
6. آزادی معنوی چیست؟ آزادی انسان از خودش یعنی چه؟ اینکه انسان از نظر فطرت و روح آزاد باشد به چه معناست؟
7. آیا آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی ممکن است؟ آیا ممکن است بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولی در عین حال آزادی دیگران را محترم بشمارد؟ آزادیهای رایج دنیا چگونه قابل توجیه است؟
8. عامل عدم رعایت آزادی توسط بشر قدیم چه بود؟ آیا صرفاً جهل و نادانی عامل ضایع کردن آزادی بوده است؟ آیا امروز با تغییر قوانین میتوان آزادی را تأمین کرد؟ علت اصلی عدم احترام به آزادی هم در دنیای قدیم و هم در عصر امروز چیست؟ وضعیت بشر امروز در رابطه با آزادی چگونه است؟
9. رابطه تقوی و آزادی را بیان نمایید؟ چرا امیرالمؤمنین و امامالمتقین7 آزاد مرد واقعی جهان است؟
10. چگونه انسان دارای دو «خود» و دو «من» عالی و دانی یا انسانی و حیوانی یا واقعی و غیرواقعی یا اصلی و فرعی و یا الهی و شیطانی است؟ آزاد و اسیر واقعی چه کسی است؟ چگونه انسان میتواند هم برده و اسیر خود باشد و هم از خود آزاد؟
11. با توجه به اینکه آزادی دو طرفه است و هر آزادی دارای «از» و آزادی «به» است، دو طرف آزادی واقعی و انسانی چیست؟
12. انصاف یعنی چه؟ رابطه آن با آزادی چگونه است؟
13. آیا این سخن درست که آزادی هر کس تا جایی محترم است که به آزادی دیگران لطمه نزند؟
14. آزادی یک مفهوم سلبی است و یا ایجابی؟ چرا؟
15. شادی و نشاط واقعی چیست؟
16. رابطه خودعالی و خوددانی را با آزادیـ شادی و نشاط، هجرت و جهاد، تقوا، عبادت و دعا و بزرگی و بزرگواری روح تبیین نمایید؟
17. حقیقت استغفار و توبه چیست؟ ارتباط آن با آزادی چگونه است؟
18. چگونه تزکیه نفس و تقوی همان آزادی معنوی است و به عنوان بزرگترین برنامه انبیاء میباشد؟
سیر کلی بحث:
شهید مطهری مانند بسیاری از آثار خود، ابتدا بحث را به صورت سؤالی و با سؤالهای اساسی از ریشه بحث شروع کرده و سپس تعاریف را مشخص مینمایند؛ آنگاه با تقسیمبندیهای مناسب، بحث را به جمعبندی و نتیجهگیری لازم میرسانند.
در این موضوع نیز ابتدا سه سؤال مطرح مینمایند که عبارتاند از: 1-آزادی چیست؟ 2- تقسیمبندی آزادی به آزادی اجتماعی و آزادی معنوی و تعریف هر کدام چگونه است؟ 3- رابطه این دو و جایگاه هر یک چگونه است؟ پس از طرح سؤالها به تعریف آزادی، آزادی اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و جایگاه هر یک را از دیدگاه اسلام خصوصاً قرآن کریم و روایات بررسی مینمایند و در نهایت به نتیجهگیری و جمعبندی مطالب میپردازند.
بحث آزادی با سؤالهای اساسی آغاز میشود. اولین مسأله، سؤال از چیستی و تعریف آزادی است. آزادی به عنوان یکی از سه عامل حیات و تکامل طرح میشود. رشد و تکامل موجودات زنده منوط به سه عامل 1- تربیت 2- امنیت و 3- آزادی میباشد. تربیت شامل استعدادها، احتیاجات و امکانات رشد است. امنیت، حفظ آن امکانات و استعدادها است و نهایتاً آزادی به معنای رهایی است که لازمه آن، ایجاد حرکت و حفظ آن و رفع مانع میباشد.
آزادی همیشه دو طرفه است؛ یعنی یک طرف آزادی «از» چیزی و طرف دیگر آزادی، آزادی «به سوی» چیزی است.
• نکته1: هر کسی تا سخن از آزادی گفت، باید بلافاصله توضیح دهد، آزادی «از» چه چیزی و آزادی «به سوی» چه چیزی مدنظر است. فرضاً در آزادی روابط دختر و پسر، باید پرسیده شود، دختر و پسر از چه چیزی و به سوی چه چیزی باید آزاد شوند؟
• نکته 2: حتماً برای هر آزادی یک استخدام و یک اسارت وجود دارد و نیز یک رهایی و یک رفع مانع؛ برای رهایی از چیزی حتماً باید چیز دیگری اسیر و در استخدام قرار گیرد «بدیهی است آزادی مطلق امکان ندارد در جامعه باشد.»3 در انسان آزادی مطلق مساوی است با اسارت. «بعضی به غلط خیال میکنند پایبند نبودن به هر چیزی نامش آزادی است.»4 «آزادی مطلق، مساوی است با اسارت از درون، باید اول انسان را بشناسیم.»5
___________________________________
1- شهید مطهری نفاق را محصول پیشرفت بشر و پیچیدگی او میداند. این مسأله در کتابهای 15 گفتار (گفتار مسأله نفاق) و آشنایی با قرآن ج 2 ذیل تفسیر آیات 8 تا 20 سوره بقره و تفسیر سوره منافقون به تفصیل بحث شده است.
2- مجموعه آثار، ج 3، حق و باطل، ص 437؛ نبرد حق و باطل، ج 3، ص 437
3- مجموعه آثار، ج 15، فلسفه و تاریخ، ص 222
4- مجموعه آثار، ج 3، خورشید دین، ص 398
5- مجموعه آثار، ج 13، نقدی بر مارکسیسم، ص 606
در این نوشتار که مبتنی بر نظریات مقام معظم رهبری پیرامون استاد است، با رویکردی متفاوت و از منظری موضوعی به این بحث می پردازیم؛ از این رو می توان نظرات رهبری در مورد ایشان را به اقسام گوناگونی تقسیم کرد که عبارتند از: ابعاد فردی، اخلاقی، سیاسی، اعتقادی و ... که در این نوشتار به آنها پرداخته می شود.
1. لزوم پرداختن به افکار و ایده های استادو بررسی راه های تداوم این جریان عمیق و اصیل؛ بی شک، از مواردی که در مورد شهید مطهری، حائز اهمیت است، لزوم بررسی راه های تداوم جریان و حرکت عمیق و اصیل اندیشه شهید مطهری برای برآورده کردن نیازهای فکری جدید و ورود به عرصه چالش با افکار وارداتی و نقادی علمی این افکار است. مقام معظم رهبری با تأکید بر این نکته مهم می فرمایند:ما نمی توانیم در شهید مطهری، متوقف شویم؛ هر چند،پس از گذشت 25 سال از شهادت این مرد بزرگ، کتاب های او جزو جذاب ترین و پرفروش ترین کتاب ها برای نسل های جویای فکر متین و منطقی اسلام است و ما در حال حاضر، بدیلی برایمجموعه کتاب های شهید مطهری نداریم، اما نیازهای فکری، روز به روز و نو به نو می شود وجریان ورود به چالش با افکار وارداتی و نقادی علمی و تفکیک صحیح از سقیم آن، ازوظایف مهمی است که باید ادامه پیدا کند. و ما در دهه های آینده به مطهری ها نیازمبرم داریم(پیام رهبر انقلاب به همایش جهانی اندیشه مطهر، 6/2/1383). ایشان رمز توفیقات استاد شهید مطهری را تلاش بی وقفه و پی گیر استاد مطهری برای خودسازی روزافزون علمی می دانند و اعتقاد دارند که مطهری هیچ گاه در استفاده از ذخیره گرانبهای علمی خود سستی نکرد؛ به گونه ای که امروز هم، فضای فکری جامعه، مرهون افکار، و نیازمند آثار و اندیشه های اوست، اما حوزه های علمیه نباید در شهید مطهری متوقف بمانند؛ چرا که بسیاری از نظریات و شبهات پس از حیات آن استاد عالیقدر مطرح شده است که باید به آنها پاسخ داد(12/10/1384).
همچنین رهبر فرزانه انقلاب، ضمن تأکید بر بازخوانی مکرر و تفکر در آثار و افکار استاد شهید مرتضی مطهری، آن را برای مبلغان و طلاب، لازم و واجب می دانند؛ چرا که به اعتقاد ایشان: روحانیان باید با اتکا نکردن به حرف های تکراری، برای همه قشرها و سطوح مختلف فکری، حرف های نو و جذاب داشته باشند. همچنین باید صاحب نظرانی که دارای بنیه قوی فقهی و نگاه امروزی به مسائل هستند با تلاش مضاعف و تکیه بر فقه و مبادی فقهی به تبیین مسائل مختلف و پاسخ گویی دینی به این نیازهای جدید بپردازند(دیدار علما و روحانیون استان یزد بامقام معظم رهبری). نگاهی که ایشان به افکار استاد دارند، برای تبلیغ در عصر جدید، بسیار حائز اهمیت می نماید؛ زیرا در نگاه رهبر انقلاب، طلابی موفقند و ادامه دهنده راه استاد که وسیع نگر باشند، بصیرت داشته باشند، آحاد مردم را مخاطبان خود قلمداد کنند، پارسایی کنند، فقط به مطالعه در حجره بسنده نکنند و به تعبیر ایشان: طلبه نمی تواند و نباید فقط به مطالعه در حجره بسنده کند، بلکه بسیار مهم و ضروری است که از مسائل داخلی و جهانی، جریان های سیاسی، منفذهای احتمالی نفوذ دشمن و دیگر مسائل مهم، به خوبی آگاه باشد(همان). و اینها همه در وجود علامه شهید مرتضی مطهری وجود داشت؛ روحانی که تمام نکاتی را که برای موفقیت در تبلیغ، می بایست لحاظ شود تا تبلیغ، موفق باشد، در نظر می گرفت. رهبر معظم انقلاب اسلامی ، آیت الله شهید مطهری را مظهر تلاش برای رفع شبهات ذهنی جوانان، قشر تحصیلکرده و روشنفکران می دانند و معتقدند که مطهری، مهمترین سؤالات ذهنی جامعه را شناخت و با تفکر و منطق و فلسفه اسلامی به آنها پاسخ داد و همه فضلا و طلاب جوان باید از این روش و متد پیروی کنند.
2. تبیین شخصیت فکری و هویت روشنفکری شهید مطهری و نقش آن در جریان فکریو روشنفکری اسلامی معاصر؛ مقام معظم رهبری در این رابطه معتقدند که درباره هویت فکری و روشنفکری شهید مطهری، تاکنونتعریف جامعی ارائه نشده است.ایشان اعتقاد دارند که استاد مطهری با قوت فکری و اندیشه صائب خود در دهه های1340-50وارد میدان هایی شد که تا آن زمان، هیچ کس در زمینه مسائل اسلامی، وارد آنمیدان هانشده بود و با تفکرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنیپرداخت و در جبهه مقابله با مارکسیسم و تفکرات غربی و لیبرالیسم، دست به یک جهادهوش مندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت های بزرگی به دستآورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و به دور از تحجر و التقاط، برایمعرفی اسلامی و مقابله با کج اندیشی و انحراف ایجاد کرد و پایه های افکار مورد نیازجامعه اسلامی و انقلابی را تأسیس نمود و نقش مؤثری بر جریان فکری اسلامی و شکل گیرینظام اسلامی بر جای گذاشت و به صورت سنگری امن برای جوانان طالب و علاقه مند فکراسلامی در حوزه ها و دانشگاه ها درآمد تا بتوانند زیر سایه این تفکر عمیق و مستحکم،دین خود را حفظ کنند و دست آوردهای نوین فکری داشته باشند و از آن دفاع نمایند (پیامرهبر انقلاب به همایش جهانی اندیشه مطهر، 6/2/1383).
3. تهجد و نماز شب؛ شهید مرتضی مطهری در اخلاقیات و عبادات نیز سرآمد همگان بود و هیچ عملی نمی توانست او را از راز و نیاز با معشوق و معبودش، بی نیاز کند. رهبر معظم انقلاب، خاطره زیبایی از دورانی که در مشهد مقدس بودند، تعریف می کردند که بسیار جالب است. ایشان نقل می کردند که هنگامی که شهید مطهری به مشهد آمدند، گاهی اوقات به منزل ما وارد میشدند، البته ایشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مکان هم داشتند؛ منتهی به سبب علاقه ای که من به ایشان داشتم و خودشان هم این علاقه را میدانستند، مستقیماً به منزل ما میآمدند. اتاقی که ایشان شب ها میخوابیدند، با یک در فاصله داشت با اطاقی که من شب میخوابیدم. ایشان همیشه وقت خواب، مقید بود به خواندن قرآن نیمه شب. صدای ایشان را می شنیدم که در هنگام تهجد و نماز شب خواندن، گریه میکردند. البته نماز شب خوان زیاد داریم، اما نماز شب خوانی که در آن نیمه شب با آن حال، اشک بریزد و گریه کند، کم داریم.
4. مبارزات سیاسی؛ مقام معظم رهبری در این ارتباط می فرمایند تا سال 49 و 50 خیلی مسائل انحرافی در محیط مبارزه به چشم نمیخورد. وقتی که منافقین،دستشان را رو کردند و نوشتههای ایدئولوژیک آنها کم کم پخش شد، آقای مطهری بیش از همه حساسیت نشان داد. چون من به یاد دارم که در سال 51 تلاش فراوانی شد که امام را وارد کنند که این حرکت جوان ها را تأیید کنند که به نام «مجاهدین» و... بودند، اما امام، سخت ابا کردند و یک بار کتاب های مجاهدین را خوانده بودند و گفته بودند اینها همان حرف های لنین و ارانی است، پس حرف های شما کدام است؟ مرحوم مطهری در معرفی اینها به امام نقش داشتند و خودشان آن قدر، حساسیت نشان دادند تا عملاً کنار کشیدند و آن وقت، مجاهدین ایشان را متهم کردند به این که سازشکارند و اهل مبارزه نیستند و حال، این که کنار کشیدن ایشان حساسیت ایشان را نشان میداد و مؤثر و مفید هم واقع شد و ایشان در آن موقع، کار ایدئولوژیکشان را زیاد کردند. و اثرش این بود که در سه چهار سال بعد، حقانیت حرکت ایشان روشن شد و حرکت صحیح اسلامی، دوباره از سال 54 رو به رشد رفت و کم کم خط امام تبلور یافت.
5. جنبه استادی شهید مطهری؛ ایشان بحق استادی برجسته و وسیع نگر بودند؛ به گونه ای که به تعبیر رهبری: واقعاً ایشان معلّم بودند؛ یعنى معلّمى ایشان فقط در محدوده کلاس خلاصه نمى شد. ایشان حقیقتاً معلّمِ عمومِ جامعه بودند و از این بابت، حقّ بزرگى بر گردن همه دارند(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید «مطهّرى» (13/2/79)).
6. به روز بودن استاد مطهری؛ از عمده دلایلی که شهید مطهری در تبلیغشان در سطح وسیع؛ چه برای عوام و چه خواص، موفق بودند، همان به روز بودن ایشان بود؛ به گونه ای که سعی می کردند همگام با نیازها و شبهات جامعه به پیش روند و پاسخی درخور برای نسل تشنه داشته باشند. رهبر معظم انقلاب در این رابطه می فرمایند: طبیعتِ خیلى از پدیده هاى عالم، نسخ است و هر چه مى گذرد، این پدیده ها کهنه تر مى شوند. اغلب پدیده هاى عالم همین طورند. بعضى از پدیده ها هم هستند که هر چه مى گذرد، نه فقط غبار نمى گیرند، بلکه درخشان تر، پُر نمودتر، چشمگیرتر و اثرگذارتر مى شوند. پدیده هایى که تکیه بر حقیقت دارند، معمولاً این گونه اند. من به روشنى احساس مى کنم که بحمداللَّه افکار مرحوم آیةاللَّه شهید مطهّرى هم از این قبیل است. براى مثال، ایشان درباره علل گرایش به مادّیگرى، در باب معناى قضا و قدر و خیلى از مفاهیمِ کلامِ جدیدِ اسلامى، مباحثى را مطرح کردند، که امروز وقتى ما به فضاى پیرامونى خودمان در جامعه نگاه مى کنیم، مى بینیم پاسخ پرسش هایى است که به روز مطرح مى شوند(همان).
7. نوآوری در افکار شهید مطهری؛ از نکاتی که در جذب مخاطبان، تأثیرگذار می نماید، نوآوری در طرح ایده هاست؛ همچنین نو بودن خود افکار و اندیشه ها. رهبر انقلاب می فرمایند: نکته اى که من همیشه در مورد آقاى مطهّرى تکرار کرده ام، بدیع گویى، نوآورى و سخن و فکر تازه عرضه کردن ایشان است(همان).
8. تکیه بر مسائل فکری استاد؛ از جمله مواردی که به کرّات در سخنان رهبری راجع به استاد به چشم می خورد، تکیه بر مسائل فکری شهید مطهری است. ایشان حتی با ترسیم خط راهنما برای کسانی که بانی بزرگداشت یاد و خاطر این شهید علامه هستند، می فرمایند: در این سالگردها بهتر آن است که بر مسائل فکرى، بیشتر تکیه شود. اگر فرضاً در هر سال از سال هاى آینده، به مناسبت دوازدهم اردیبهشت که روز شهادت آقاى مطهّرى است، موضوعى از افکار و آثار ایشان، مورد توجّه نقّادانه قرار گیرد؛ یعنى حسابى نقد شود، دلایل و وجوهش ذکر گردد، همه دقایق مورد نظر ایشان بیان شود و اگر کسى احیاناً مىتواند با نظرى آنها را تکمیل کند، آن نظر هم ذکر شود، تا اگر در بعضى از نظرات، بر ایشان اشکالاتى وارد کردند، آن فرد بتواند با مطرح کردن آن نظرات، از نظر ایشان دفاع کند؛ و خلاصه یک حرکت نقّادانه علمى روى کارهاى ایشان انجام گیرد که منتهى به استحکام هر چه بیشتر نظراتشان گردد، چنین حرکت علمىاى، یک مقطع براى کار علمى خواهد بود(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید «مطهّرى» (12/2/73)).
اما آن چه در فرمایشات رهبری در مورد استاد، قابل تأمل می نماید، این نکته است که به فرموده ایشان، شهید مطهری در زمینه مسائل فکرى، سه خصوصیت مهم داشتند: اوّلاً آدمى قوىّ الفکر و متفکّرى حقیقى بود. ثانیاً در ارائه و اشاعه مبانى فکرى، هیچ قصدى جز قربه الى اللَّه، ترویج دین، ترویج حق و مبارزه با باطل نداشت. خصوصیت سوم ایشان، پرکارى و خستگى ناپذیرى بود. واقعاً نمى نشست که براى کار سراغش بروند. آن جا که سراغش نمى رفتند، خود ایشان به سراغ کار مى رفت. این سه خصوصیت در ایشان بود.
در زمان حیات شهید مطهّرى، فکرهایى پرزرق و برق تر از فکر ایشان مطرح مى شد؛ فکرهایى که خیلى جاذبه داشت. آن فکرها اگر چه دایره وسیعى هم داشت، اما فکر ماندگار نبود؛ فکرى براى یک برهه بود که خلأ یک زمان را پر مى کرد. چنین نبود که آن فکرها مثل یک جریان، باقى بماند. اما فکرِ شهید مطهّرى، مثل یک جریان ماند و روز به روز توسعه پیدا کرد(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید «مطهّرى» (11/2/75)).
10. معرفی استاد مطهری به دنیا؛ رهبر انقلاب در رابطه با شناساندن شهید مطهری و افکار او به دنیا می فرمایند: ما باید آقاى مطهّرى را به دنیا و بخصوص به دنیاى اسلام معرفى کنیم. ایشان(مقام معظم رهبری)، جست و جو برای تکیه بر روی موضوعاتی که راجع به شهید مطهری باید به دنیا معرفی کرد، را از مهم ترین کارها دانسته و می فرمایند: به نظرم چند مسئله، خیلى مهم است. یک مسئله، که به نظر من در درجه اوّلِ اهمیت قرار دارد، تعبیر نو از معارف اسلامى است. این، غیر از جنبه فلسفى و غیر از استدلال هاى متین و قوى ایشان در پاورقی هاى «اصول فلسفه» مرحوم «آیتاللَّه طباطبایى» است. این، نقطه دیگرى است. ایشان مفاهیم و معارف اسلامى را با لغت و بیان تازهاى تبیین کردند که بسیار هم مورد نیاز بود. آن نگاه عمیقشان به مسائل اسلامى و فهم تازه ایشان از آیات و روایات، به نظر من، یکى از برجستهترین نقاط شخصیتشان بود. اوّل بار ایشان بودند که در فضاى فکرى ایران، مسائل مربوط به اصول عقاید، تقوا، صبر، عشق، مروّت، عدل و غیره را با اتقان بیان کردند. یک نکته دیگر که در شخصیت ایشان بود، این بود که ایشان تبرّز و تبحّرى در فهم نیاز زمانه، از لحاظ فکرى داشتند و به عنوان یک پایه فکرى، همه چیز را در جاى خودش مطرح کردند. من یک وقت گفتم «این نظام جمهورى اسلامى، بر پایه آن تفکّر و برداشتى از اسلام بنا شده است که آقاى مطهّرى ارائه کردهاند.» البته در آن زمان، یک سلسله تفکّرات خوب، برّاق و زیبا بود- همهاش هم خوب بود: مال آن زمان بود. چیزى بود، که به درد آن زمان هم خورد و اثر خودش را هم بخشید- اما آنکه مىتوانست از لحاظ معارفى، پایه یک نظام اسلامى بشود، همان کارى بود که ایشان کردند و این به خاطر درک و تشخیصِ صحیحِ موقعیت داخل کشور بود که ایشان داشتند. من حالا مىخواهم به شما عرض کنم که اتّفاقاً امروز هم دنیا در همان شرایط است؛ یعنى امروز دنیاى غرب، دقیقاً در همان شرایطى است که یک پیام معنوى مىتواند آن را کاملاً به خود، جذب و مشغول کند. آن پیام معنوى هم مىتواند همین پیام شهید مطهرى باشد. به تعبیر رهبری: اگر آثار ایشان - همان سخنرانی هایى که ایشان دارند: سخنرانی هاى عرفانى، معنوى، «گفتارهاى معنوى» - را الان با یک ترجمه و ویرایش خوب در اروپا و امریکا پخش کنند، دل هاى بسیارى را جذب خواهد کرد و کسان زیادى به اینها جذب خواهند شد. یعنى امروز، تشنه این حرف هایند. مىخواهم بگویم آن زمانشناسى که از دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه هاى تهران شروع شده بود، حالا تا سطح جهان و دنیاى غرق در تمدّن مادّى، ادامه و استقرار دارد. به هر حال باید این خصوصیّات را جست و جو کرد(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید «مطهّرى» (12/2/77)).
13. شهید مطهری؛ نماینده جریان قوی؛ رهبری در این ارتباط می فرمایند: آقاى مطهّرى نماینده یک جریان است؛ نماینده یک فکر است. جریانِ درستِ قوىِ خوبى در برابر آن معارضات و آن دعواها و آن درگیری ها. اگر هر سال، یک عدّه آدم خوشفکر، موضوعى را در آثار آقاى مطهّرى پیدا کنند- مثلاً تحریف هاى مسائل عاشورا - و از میان آثار ایشان، همه مطالبى را که راجع به آن قضیّه است، درآورند، به این هدف نزدیک مىشویم. یا مثلاً مبارزه با تأویل هاى غلط؛ که این جزو کارهاى اساسى و حسّاس مرحوم آقاى مطهّرى بود. ایشان با تأویل هاى قرآنىِ غلط، یک مبارزه بلند مدّت داشت که کسى آیات و احکام قرآنى را طبق نظرات فلسفى یا سیاسى خودش تأویل نکند. سرِ همین هم، ایشان شهید شد؛ یعنى اصلاً گروهى که ایشان را شهید کرد، به خاطر همین دست به این کار زد(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید «مطهّرى» (08/2/76)).
14. شهید مطهری؛ فیلسوفی جامع نگر؛ مقام معظم رهبری می فرمایند: شهید مطهری در میان فلاسفه معروف اسلامی، تنها فردی است که دیدگاه فلسفی او بهمسائل اجتماعی و سیاسی و حتی مسائل زندگی، تسری می یابد و باید این ویژگی منحصر بفرداستاد مطهری، به طور صحیح معرفی شود.به گفته مقام معظم رهبری: تبیین دیدگاه و هویت فلسفی شهید مطهری، ضروریترین وظیفه در مقطع کنونی است و لازمه این کار،استفاده از مجموعهای از فضلای فلسفه دان، روشنفکر و آشنا با آثار ایشان است تامکتب فلسفی شهید مطهری ارائه شود. با ارائه مکتب فلسفی شهیدمطهری به عنوان مبدأ دیدگاه فکری ایشان، امکان تحقیق درباره ابعاد مختلف آثار شهیدمطهری، بسیار دقیقتر امکانپذیرخواهد بود(دیدار اعضای شورایمرکزی ستاد بزرگداشت استاد شهید مرتضی مطهری10/2/1385).
نگارش یافته توسط سید جواد میر خلیلی
http://www.islamshenasi.ir/node/920