"چالش های ناهمگونی در ازدواج" به هم ریختگی معیارهای ازدواج باعث افزایش آمار طلاق
سه شنبه, 14 آبان 1392 ساعت 16:37
"چالش های ناهمگونی در ازدواج"
در گفت و گوی شفقنا زندگی با یک استاد دانشگاه:
به هم ریختگی معیارهای ازدواج باعث افزایش آمار طلاق شده/
دختران و پسران ما در زمینه درس زندگی فقیرند
شفقنا زندگی- یک عضو هیئت علمی دانشکده روان شناسی دانشگاه تهران گفت: به هم ریختگی معیارها در ازدواج باعث پدید آمدن ازدواج های ناموفق و پنهان کاری در زندگی های امروز شده است، که نهایتا در زندگی منجر به مسایلی مانند خیانت و عدم وفاداری زن و مرد نسبت به هم خواهد شد.
دکتر احمد به پژوه در گفت وگو با خبرنگار شفقنا زندگی تصریح کرد: در مساله ازدواج تفاوتهای فردی زیادی وجود دارد یعنی هیچ دو ازدواجی نیست که بر اساس ملاکهای ثابتی صورت گرفته باشد. در این شرایط باید بررسی کرد که اساساً یک ازدواج موفق بر اساس چه ملاکهایی باید صورت بگیرد و تا چه اندازه ازدواجهایی که در حال حاضر انجام میشود بر اساس معیارهای درست است. باید به این نکته توجه شود که در حال حاضر ما در ازدواجهای امروزی شاهد نوعی ناهمگونی هستیم و هر کسی بر روی ملاک خاصی تاکید میکند.
شاهد ازدواجهایی هستیم که به سن توجه نمیشود
او اظهار کرد: در حال حاضر شاهد ازدواجهایی هستیم که به سن توجه نمیشود و به مساله هم سنی زوجین و یا زوجهایی که زنان از مردان بزرگتر هستند در سالهای اخیر به عنوان پدیده جدید شاهد هستیم که در گذشته این گونه ازدواجها معنایی نداشت و یا امروزه شاهدیم مساله مناطق جغرافیایی نادیده گرفته میشود و افراد با وجود منطقه جغرافیایی متفاوت با هم ازدواج می کنند. در واقع ما نوعی تحرک و انتقال را در ازدواجها شاهد هستیم به طور نمونه در گذشته ازدواجها درون فامیل، درون روستا، درون شهرستان بود ولی در حال حاضر این گونه از تغییرات به وجود آمده است.
امروزه در بسیاری از ازدواجها خانوادهها موافق نیستند
این استاد دانشگاه با بیان این که در گذشته بسیاری از ازدواجها بر اساس همسانی طبقات اجتماعی و اقتصادی بود تصریح کرد: به طور مثال پسر یک کدخدا با دختر کدخدای دیگر ازدواج میکرد ولی در حال حاضر این طور نیست و امکان دارد پسر پولداری با دختری از طبقۀ متوسط با هم ازدواج کنند. از طرفی امروزه شاهد بسیاری از ازدواجها هستیم که خانوادهها موافق نیستند که این مساله هم در گذشته بسیار کم بود و در گذشته معتقد بودند که خانوادهها با هم وصلت میکنند.
دکتر بهپژوه گفت: آنچه که امروزه در ازدواجها شاهد هستیم به هم ریختگی معیارها است البته نباید به شکل قطعی قضاوت کرد، اما میتوان احتمال داد بالا رفتن آمار طلاق در این سالها به خاطر این تغییرات و به هم ریختگی در معیارهای انتخاب است. چون در اسلام و در اکثر فرهنگها اصل بر همسان گزینی و کفویت است، اگر ملاکها و تناسبها رعایت نشود، ازدواج با شکست رو به رو خواهد شد. لذا در سالهای اخیر شاهد افزایش آمار طلاق هستیم، اگرچه نمیتوان حکم کرد کسانی که با معیارهای متفاوت ازدواج میکنند، قطعاً به شکست خواهند رسید. در کتاب "ازدواج موفق و خانوادۀ سالم، چگونه؟" از انتشارات انجمن اولیا و مربیان مدلی را ترسیم کردهام و نشان دادهام که در یک ازدواج موفق ما دو بعد منطقی و احساسی داریم. ابعاد منطقی ازدواج که با شناخت خود شروع میشود و به دیگر شناسی، هدف شناسی، تناسب اخلاقی، تناسب اعتقادی و مذهبی، تناسب سنی، تناسب ظاهری و جسمی، تناسب فرهنگی و اجتماعی، تناسب خانوادگی، تناسب اقتصادی، تناسب هوشی، تناسب تحصیلی، تناسب در رغبتها و علایق، تناسب جغرافیایی و به تناسب سیاسی میرسد. ما در یک ازدواج موفق اول به بعد منطقی که شامل تناسبات گفته شده است، توجه میکنیم و بعد به مساله دوست داشتن و عشق ورزیدن میپردازیم.
عشق و نفرت ناگهانی بدست نمی آیند
این استاد دانشگاه تهران افزود: عشق، محبت و دوست داشتن ناگهانی به وجود نمیآید، بلکه به مرور زمان ایجاد میشود. به همین دلیل است که در ازدواج ما ابتدا به ابعاد منطقی ازدواج توجه میکنیم، چون زمانی که دو طرف تناسبهای لازم را با هم داشته باشند، احتمال ایجاد محبت هم در آنها افزایش مییابد و بر این اساس ازدواجها موفق میشود. البته نمیتوان گفت در ازدواجهایی که بعضی از تناسبات وجود ندارد حتماً به شکست خواهد رسد، ولی باید گفت احتمال شکست در این گونه ازدواجها بیشتر میشود. برای مثال، امروزه به تناسب خانوادهها توجهی نمیشود و دختر و پسر میگویند که ما میخواهیم با هم زندگی کنیم، در صورتی که این درست نیست، در روانشناسی به عوامل پشت پرده مانند خانوادهها عوامل مکنون و یا نهفته میگوییم. باید به این مساله توجه شود اگر پدر و مادرها مخالف ازدواجی باشند، مرتب سمپاشی میکنند و این زمینهای برای شکست میشود، اما اگر موافق باشند فضا را برای ازدواج تلطیف می کنند.
او بیان کرد: که در مساله تناسب سنی باید به این نکته توجه شود که در اکثر فرهنگها به دلیل مسایل فیزیولوژیکی جنسی بهتر است که زن از مرد کوچکتر باشد و این به دلیل این است که زن نیاز به حمایت دارد، زن، موجودی حمایت طلب است و زن از برتر بودن همسر خود احساس افتخار و رضایت درونی میکند. ولی این احساس در شرایط بالعکس وجود ندارد و مرد احساس حقارت میکند، برای مثال، در مواردی مانند تناسب تحصیلی، اگر پسر دیپلمه با یک خانم پزشک ازدواج کند، هیچ گاه مرد احساس غرور نخواهد کرد، بلکه احساس حقارت میکند و احتمال شکست این گونه ازدواجها بیشتر است، چون در این شرایط مرد میخواهد بر احساس حقارت خود غلبه کند، ناخودآگاه همسر خود را اذیت میکند و برای او محدودیت به وجود میآورد. البته باید به این مساله توجه شود که تمامی این ملاکها در یک شخص وجود ندارد، بلکه باید به مجموعهای از ویژگیها و تناسبات نگاه کرد و از طرفی نسبی است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که چه عواملی باعث شده است نسل جوان به سمت تغییر در معیارها حرکت کند گفت: نسل جوان طالب امور نو وجدید است ما روانشناسان باید سرنوشت این ازدواجها را بررسی کنیم. من با توجه به تجربیات بالینی که دارم احتمال شکست را در ازدواجهایی با تناسبات کم و به خصوص ازدواجهایی که زنان از مردان بزرگترند را زیاد میبینم. به همین دلیل است که در ایران از هر چهار ازدواج یکی به طلاق میانجامد.
روابط فراخانوادگی، خیانتها و عدم وفاداری زن و شوهر نشانههای خوبی نیست که ما بسیار شاهدیم
دکتر بهپژوه با تاکید بر اینکه روابط فراخانوادگی، خیانتها و عدم وفاداری زن و شوهر نشانههای خوبی نیست که ما امروزه بسیار شاهد هستیم، اظهار کرد: علت عدم موفقیت در ازدواجها که نهایتاً به این گونه مشکلات منتهی میشود، در عدم رعایت کردن تناسبهاست. ما روانشناسان به زوجها توصیه میکنیم زنان و مردان هر یک باید از رفتارهای شخصی خودشان شروع کنند و میزان رفتارهای دافعه و جاذبه خود را بررسی کنند تا مشکلاتی مانند خیانت به وجود نیاید.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که آیا تمامی تغییرات ازدواجها در جهت ناکامی بوده و یا باعث بهبود شرایط ازدواجها هم شده است، بیان کرد: بله، اتفاقات خوبی هم افتاده است، مانند اینکه در قدیم روی مساله مهریه سنگین تاکید میشد، ولی در حال حاضر شاهد ازدواجهایی با مهریههای کم هستیم و خانوادهها به این نتیجه رسیدهاند که مهریه سنگین تضمین کننده زندگی نیست.
ازدواج هایی که منجر به شکست می شوند..
او در پاسخ به این سؤال که آیا ازدواجهای امروزی به سمت تک معیاری پیش میرود گفت: متاسفانه بله، امروزه شاهد بسیاری از این نوع ازدواجها هستیم که فرد فقط به دلیل موقعیت شغلی، مالی و یا تحصیلی با فردی ازدواج میکند و به مابقی تناسبات توجهی نمیکند، متأسفانه ازدواجهایی که بر این اساس شکل میگیرند از جمله ازدواجهایی هستند که به شکست میرسند، ازدواج زن و یا مرد به خاطر ترحم، اقدام به ازدواج بعد از فوت یکی از نزدیکان در شرایطی که فرد در شرایط نیاز عاطفی شدید قرار دارد، اقدام به ازدواج به دلیل فرار از خانواده نامطلوب و هر نوع شتابزدگی در ازدواج باعث ایجاد این شکست خواهد شد. از جمله ازدواجهایی که احتمال شکست زیادی دارند، ازدواجهای تحمیلی و یا اجباری برای دختر و پسر است، مانند تاکید بر ازدواج دختر عمو و پسر عمو که هنوز در بسیاری از استانها دیده میشود.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: ازدواجهایی را میبینیم که در طول یک ماه، پس از آشنایی به ازدواج ختم میشود. بدیهی است این نوع شتابزدگی است که منجر به شکست میشود، ازدواج باید با یک سرعت و هارمونی ملایم پیش برود. توصیه ما به زنان و مردان در آستانۀ ازدواج این است که سه ماه آشنایی، یک سال نامزدی رسمی، زیرا اصل بر این است که دختر و پسر در موقعیتهای طبیعی و واقعی همدیگر را بشناسند. بعد از یک سال نامزدی باید بررسی شود و اگر احتمالات برای زندگی موفق بالاتر رفته بود، آنگاه عقد و بعد عروسی و زندگی مشترک صورت گیرد.
جوانان باید خط قرمز های قبل ازدواج را جدی بگیرند
دکتر بهپژوه در پاسخ به این سؤال که آیا دوستیهای قبل از ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج تأثیری بر این تغییر معیارها داشته است، تصریح کرد: دوستیهای قبل از ازدواج به همراه روابط آزاد قبل از ازدواج موجب نوعی بد بینی، سوء ظن و محافظه کاری در دختران و پسران شده است. وقتی افراد با هم ارتباط آزاد دارند، زمانی که میخواهند ازدواج کنند شک بر اینکه آیا فرد مورد نظر با شخص دیگری رابطه داشته است یا نه؟ موجب میشود ازدواج شخص به تأخیر بیفتد. باید به این مساله توجه شود که این مساله یک آفت است. دوستی با جنس مخالف با روابط آزاد جنسی قبل از ازدواج متفاوت است. در آشنایی قبل از ازدواج، خط قرمزهایی وجود دارد و آن دسته از دختران و پسرانی که این خط قرمزها را رعایت می کنند ازدواجهای موفقتری دارند. به همین دلیل ما به دختران و پسران توصیه میکنیم عفت و پاکدامنی خود را همواره، به ویژه پیش از ازدواج حفظ کنند. البته افرادی که این مسایل را رعایت نمیکنند، مسایلی مانند اختلال شخصیت، مشکلات فرهنگی و کمرنگ شدن باورهای مذهبی وجود دارد.
در کشورهای دیگر وقتی دختر و پسری با همدیگر دوست میشوند این طور نیست که با افراد دیگر هم ارتباط داشته باشند
این عضو هیئت علمی در پاسخ به این سؤال که آیا از بین رفتن حریمها به این دلیل قیاس زندگی ما با جوامع دیگر است گفت: گاهی دختر و پسر ایرانی زندگی خود را با یک فرد اروپایی مقایسه می کنند و به نظر جوانان آن افراد حریمها را در نظر نگرفتند و به مشکلی هم برنخوردهاند، باید به این نکته توجه شود این سوء تفاهمی است که جوانان ما دچار شدهاند. در کشورهای دیگر وقتی دختر و پسری با همدیگر دوست میشوند این طور نیست که با افراد دیگر هم ارتباط داشته باشند آنها تعهد اخلاقی خود را در روابط حفظ می کنند. این حالت لجام گسیختگی و هرج و مرج وجود ندارد و اگر زمانی به این نتیجه برسند که نمیتوانند روابط خود را ادامه دهند صادقانه به همدیگر میگویند، به همین دلیل باعث پنهان کاری و فریب کاری نمیشود.
ازدواجها بر اساس همکفو بودن و یا هم کفو نبودن مورد بررسی قرار میگیرد
او در پاسخ به این سؤال که چرا گاهی در ازدواجهایی قدیمی شاهد اختلافات زیادی بین زوجین هستیم در صورتی که آنها با وجود این اختلافات با همدیگر زندگی می کنند گفت: ازدواجها را بر اساس سنتی بودن و یا جدید بودن نمیتوانیم بررسی کنیم. ازدواجها بر اساس همکفو بودن و یا هم کفو نبودن مورد بررسی قرار میگیرد این تناسبها در هر شرایط زمانی که رعایت شود میتواند یک ازدواج موفق را به وجود آورد و اگر رعایت نشود ازدواج ناموفق به بار خواهند آورد. در گذشته به دلیل قبحی که طلاق وجود داشت افراد با هر سختی با هم زندگی میکردند و به عبارتی همدیگر را تحمل میکردند اما امروز چون قبح طلاق از بین رفته به همین دلیل افراد به راحتی طلاق توافقی میگیرند.
مجتمعهای قضایی خانواده نباید اجازه دهند طلاق توافقی به سرعت رخ دهد
این عضو هیئت علمی دانشگاه در مورد ازدواجهایی که به دلایل گوناگون به سردی و نا امیدی رسیدهاند تصریح کرد: ما به زوجها میگوییم که بریدن، قطع کردن، جدا شدن، گفتن اینکه آب ما توی یک جوب نمیرود هنر نیست. هنر در این است که تفاوتهای فردی و فرهنگی همدیگر را بشناسیم، بپذیریم و با آنها کنار بیاییم. در این زمینه با یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی میتوان ازدواجهای در معرض خطر را نجات داد و این جایگاه و اهمیت مشاوره است. همان طور که گفتیم نباید شتابزده ازدواج کرد نباید شتابزده هم طلاق گرفت. در کشور ما نرخ طلاق بالا رفته است چون جوان ما دیگر حوصله ندارد، از طرفی آموزش هم ندارد، تجربه و آگاهی هم ندارد بنابراین خیلی زود به نتیجه طلاق میرسد ولی ما باید در کشور خدمات مشاوره ای را افزایش دهیم تا آگاهی ایجاد شود از طرفی مجتمعهای قضایی خانواده نباید اجازه دهند طلاق توافقی به سرعت رخ دهد و باید این گونه زوجها را به مراکز مشاورهای راهنمایی کنند تا روان شناسان با این زوجها کار کنند و تلاش بر پیوند برقرار کردن باشد و نه تلاش برای جدا شدن. نکته مهم در زندگی ایستادن و ساختن زندگی است به قیمت هزینه و سرمایه گذاری که دو طرف برای شروع زندگی انجام دادهاند، باید به این نکته توجه شود که با آموزش و مشاوره میتوان جلوی بسیاری از طلاقها را گرفت و این عین واقع گرایی دین ماست، که یا با خوبی و خوش با هم زندگی کنیم و یا با خوبی و خوشی از هم جدا شوید.
اگر زوجین مشکلاتشان را جدی نگیرند زمینه طلاق عاطفی ایجاد خواهد شد
وی در مورد جدی گرفتن اختلافات زن و شوهر با یکدیگر و استفاده از آموزشهای مشاورهای بیان کرد: اگر زوجین این مشکلات را جدی نگیرند زمینه طلاق عاطفی ایجاد خواهد شد، طلاق عاطفی را باید پیشگیری کرد و نباید مزمن شود. وقتی زن و شوهری از مصاحبت با هم لذت نمیبرند، وقتی استقلال خانواده مخدوش میشود، وقتی که زن و شوهر بیش از حد به اشتغال بیرون از خانه میپردازند، زمانی که اعتیاد وجود دارد باعث به وجود آمدن عدم صداقت و عدم توجه به نیازهای همسر میشود که اینها عوامل تهدید کننده سلامت خانوادهها است و نهایتاً طلاق عاطفی را ایجاد خواهد کرد. همان طور که قبلاً گفتیم هیچ عشقی یک شبه ایجاد نمیشود و هیچ عشقی یک شبه هم به نفرت تبدیل نمی شود، بلکه مجموعه عوامل دست به دست هم میدهند تا عشق به نفرت تبدیل شود. ازدواج مانند نهالی است که کاشته میشود و باید به تدریج این نهال با ابراز محبت با طراوت شود. زن و شوهرها باید هر روز نسبت به هم ابراز محبت داشته باشند و در رفتار با یکدیگر مهر و محبت را به یک دیگر منتقل کنند.
دختران و پسران ما در زمینه درس زندگی فقیرند
دکتر بهپژوه با تاکید بر این که آموزشهای مربوط به ازدواج باید از دبیرستانها شروع شود گفت: مواردی مانند روانشناسی زن و مرد، فیزیولوژی زن و مرد، آموزش آیین زن داری و شوهر داری باید از مدارس ما آغاز شود. متأسفانه باید گفت دختران و پسران جامعه امروز ما درس زندگی یاد نگرفتهاند. با کمال تأسف آموختن ما، برای زیستن ما نیست! آنچه ما به شهروندان آموزش میدهیم باید به درد زندگی آنها در دنیای واقعی بخورد.
گفت وگو از فاطمه طاهری- شفقنا زندگی
انتهای پیام
life.shafaqna.com
منبع: