صالحین مسجد( با محوریت بینش مطهــر )

سنگر مجازی حلقه های صالحین

صالحین مسجد( با محوریت بینش مطهــر )

سنگر مجازی حلقه های صالحین

صالحین مسجد( با محوریت بینش مطهــر )
روش شناسی(متدولوژی) استاد مطهری
برای درک صحیح از اسلام، انسان و جهان هستی،
برای جستجو گران حقیقت بویژه جوانان جذاب خواهد بود.
روش شناسی فیلسوفی عارف
و فقیهی مجاهد
که هنوز عبارت زیبای او، وجدان های بیدار را
به تحسین نظام فکریش وا می دارد
که گفت:
"من ستایشگری معلمی هستم
که اندیشیدن را به من بیاموزد
نه اندیشه ها را"


پیوندهای روزانه
کلمات کلیدی

صالحین سردار شهید خادم صادق

بهترین تفریح مؤمن شناست.

استخر نیم بهای برق شیراز ویژه ی صالحین

استخر برق شیراز نیم بها

اصول کار تیمی

غدیرخم از نگاه شهید مطهری

مبلغ و میزان قدرت مقاومت یک ملّت

رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که

مقاومت مردم غزه نمونه ای از قدرت مقاومت انسان

امروز قضیّه‌ى اوّل جهان اسلام قضیّه‌ى غزّه است؛

خطبه‌هاى امام خامنه ای در نماز عید سعید فطر

سگ هارى و گرگ درنده‌اى به انسانهاى مظلوم حمله کرده است؛

سامانه پیامک KHAMENEI.IR

توصیه قرآن برای انتخاب همسر

همایش آسیب شناسی ماهواره (دجالواره)

دجال در آخر الزمان مردم را فرا می خواند به عبودیت خودش

مفهوم دجال در روایات

باید کار را از نقطه ی آسان و با مساعدت همگرایان آغاز کنیم

مقایسه دجالواره با ماهواره

دجال به عنوان نماد قدرت ثروت و فرهنگ که در تقابل با دین

باید با این هنر ها آشنا شد و با ابراز خودشان به جنگ آنها رفت

ماهواره به دنبال تغییر سبک زندگی

دجال که در آخر الزمان است با همه اقتدارهای دجال های گذشته

شروع عملیات افشای دجالواره شیطان با رمز یا علی بن ابیطالب علیه السلام

آغاز عملیات بزرگ افشای دجالواره شیطان

افشای دجالواره شیطان

شروع عملیات

سپاه احمدبن موسی شیراز پیشتاز افشای دجالواره ی شیطان

نشست های مقدماتی عملیات بزرگ دجالواره شیطان

یک شاه بیت اخلاقی در روابط اجتماعی

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «صالحین جهان :: صالحین خاور میانه :: صالحین ایران :: صالحین فارس :: صالحین شیراز :: صالحین شهید :: جلسات هفتگی صالحین :: حلقه دانشجویی :: بینش مطهر دانشجویی :: درسنامه شهید مطهری» ثبت شده است


ضرورت بحث آزادی معنوی در زمان استاد مطهری (ره) و در زمان فعلی 

 


• در میان بحث‌ها و موضوعات مختلف، شهید مطهری که عالمی نیازسنج بودند چرا به موضوع آزادی معنوی پرداختند؟ 

1- توجه توأمان به جنبه‌های اجتماعی و جنبه‌های فردی: 

در زمانی که بعضی جریان‌های افراطی، اسلام را فقط در جنبه‌های اجتماعی و مبارزه‌های انقلابی معرفی و عبادت را به جز خدمت خلق نمی‌دانستند و از سوی دیگر گروه‌هایی به تفریط، اسلام را خلاصه در یک سلسله عبادت‌های فردی و جدای از مسائل اجتماعی می‌دانستند، در این فضا شهید مطهری، در عین حالی که آزادی اجتماعی را به عنوان یکی از اهداف انبیاء طرح نمودند ولی آن را ذیل آزادی معنوی معرفی فرمودند.



2- به چالش کشیدن آزادی غربی و ارائه آزادی واقعی: 

در زمانی که شعارهای فریبنده و جذاب غربی، در سایه پیشرفت‌های خیره‌کننده مادی، بسیاری را شیفته خود ساخته بود، شهید مطهری، آزادی واقعی را فراتر از شعارهای غربی در تعالیم اصیل دین معرفی ‌نمودند و آزادی غربی را که به نام جهان آزاد و به نام دفاع از صلح و آزادی، بندگی ‌و اسارت ‌را به دنبال داشت، در واقع نمونه‌ای از نفاق و دورویی1 بشر امروز دانسته و ریشه این گرفتاری ‌را عدم وجود آزادی روح و آزادی معنوی بیان می‌کنند. 

شهید مطهری بزرگترین خسران عصر حاضر را این می‌دانند که جهان امروز دائماً شعار آزادی می‌دهد اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی‌گوید. در عصر حاضر راجع به شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان بحث نمی‌شود. بین انسان و حیوان تمایزی قائل نمی‌شوند و زندگی را تنازع بقا می‌دانند و از آزادی معنوی سخنی به میان نمی‌آید؛ لذا علیرغم همه جار و جنجال‌های موجود، دنیای امروز هیچ‌گاه به آزادی اجتماعی واقعی هم دست پیدا نمی‌کند. چنانچه گفته‌اند: «‌ای آزادی! به نام تو در دنیا چه جنایت‌ها که نشد و در پناه آزادی، آزادی را می‌کشند.»2 

3- احیاء فکر دینی در خصوص مسأله آزادی: 

شهید مطهری به عنوان احیاگر فکر دینی، آزادی را در متن دین و از اهداف بعثت انبیاء ‌ذکر می‌نمایند که دارای جذابیت‌های فطری است. در این خصوص با تبیین درست از آزادی دینی به مبارزه با دیدگاه متحجرانه از تقابل دین با آزادی و همچنین دیدگاه ولنگارانه غرب از تضاد آزادی با دین می‌پردازند. 

4- به نظر شما چه ضرورت‌های مهم دیگری در زمان شهید مطهری در طرح این درس وجود داشته است؟ 

 


 ضرورت بحث در زمان فعلی: 


در حال حاضر چه ضرورتی در طرح و ارائه بحث آزادی در جامعه کنونی ما وجود دارد؟ 

1- استمرار ضرورت‌های بحث در زمان شهید مطهری: 

امروزه نیز جامعه گرفتار برداشت‌های ناصواب از دین، و افراط و تفریط در مسائل اجتماعی و فردی است. امروزه جامعه و خصوصا جوان‌های ما در معرض شعارهای فریبنده آزادی‌های غربی قرار دارند، هم‌اکنون نیز دین به عنوان محدودکننده آزادی در تقابل با آزادی مطرح می‌شود، امروزه بی‌توجهی به آزادی معنوی فجایع بسیاری را به همراه دارد؛ لذا لازم است به همان ضرورت‌های زمان شهید مطهری با زبان امروز پرداخته شود. 

2- لزوم شناخت مفهوم آزادی برای اتخاذ موضع صحیح: 

در حال حاضر جامعه بشری با تعارض‌هایی جدی در بحث آزادی مواجه است. هر گروهی درصدد مصادره مفهوم مقدس آزادی به نفع اهداف خود می‌باشد، اگر این مفهوم، به درستی تعریف و شناخته نشود سردرگمی‌ها و حیرت‌ها می‌تواند تبدیل به موج‌های ویرانگر و هنجارشکن در اجتماع شود. 

در طول تاریخ بسیاری از مبارزه‌ها و جنگ‌ها با نام آزادی صورت گرفته است. در صحنه بین‌المللی، حمله آمریکا به عراق با نام آزادی صورت گرفت و در مقابل، مبارزه مردم عراق نیز برای اخراج آمریکایی‌ها با نام آزادی است. 

در جنبه داخلی، پیروزی انقلاب با شعار آزادی بود و ضد انقلاب نیز با شعار آزادی در صدد براندازی انقلاب است. در طول سالیان بعد از انقلاب، گروه‌ها و حزب‌های مختلف از شعار آزادی سود جستند و در عین حال با این شعار به مقابله با یکدیگر پرداختند. اصلاح‌طلب، ‌اصول‌گرا، ‌آبادگر، کارگزار و ... در حالی که موضع‌گیری‌ها متفاوت و متعارض ارائه می‌دهند، همه خویش را مدافع آزادی می‌دانند. برای قضاوت در درستی یا نادرستی عملکردها و عبرت‌گیری از تاریخ باید مفهوم واقعی و غیر واقعی آزادی را شناخت. در ابهام و کلی‌گویی و عدم ارائه تعریف از مفاهیم، هر گروهی می‌تواند همان‌گونه که می‌خواهد واژه‌های مقدس را مصادره کند و مردم را با شعارهای زیبا و فریبنده به بازی بگیرد. در صورت تبیین و تعریف مفهوم آزادی، نمی‌توان به راحتی از نام آزادی سوء استفاده کرد. 

3- قانون‌گذاری براساس تبیین صحیح آزادی: 

تشکیل حکومت اسلامی، ضرورت وضع و اجرای قوانین اسلامی را اقتضا می‌کند و برای اجرای قانون می‌باید تبیین صحیحی از مبانی دینی و حقوقی صورت پذیرد. از جمله مسائل مهم، ‌مسائل مربوط به حیطه‌ آزادی‌های فردی و اجتماعی است. قانون مطبوعات، حریم خصوصی، قانون ‌آزادی‌های اجتماعی و فردی و ... از جمله این موارد می‌باشد که برای شکوفایی واقعی استعدادها و عدم تزاحم آن‌ها باید انواع آزادی و حدود آن مشخص شود. 

4- ارائه مفهوم صحیح آزادی به جهان و آزادی‌خواهان: 

از آنجا که کشور اسلامی در پی ارائه تفکر ناب اسلامی به همه جهان است، لذا باید طرح علمی و الگوی نظری آزادی را براساس آزادی‌های معنوی و رابطه آن با آزادی اجتماعی به همه جهانیان ارائه کرد. 

5- (چه ضرورت‌های دیگری برای طرح و ارائه این بحث در حال حاضر وجود دارد؟ خصوصا با همکاری اندیشه‌جویان، موارد دیگرِ قابلِ طرح را مشخص نمایید.)


6- سؤال‌های انگیزشی (و امتحانی) : 


سؤال‌های انگیزشی سؤال‌هایی است که: 1- تشویق و تحریض مخاطب برای دریافت پاسخ را برمی‌انگیزد و ایجاد انگیزه برای فراگیری بهتر را باعث می‌شود؛ 2- از همه مباحث اصلی درس است؛ 3- به عنوان سؤال‌های امتحانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

1. معنای آزادی چیست؟ آزادی چه واژه‌ای است که همه آن را مقدس می‌شمردند و هرکسی برای رسیدن به مطلوب خویش از آن استمداد می‌جوید، هم در فعالیت‌های ضد دینی به نام آزادی، شعار ترویج ولنگاری داده می‌شود و هم دینداران خویش را مدافع آزادی می‌دانند؛ در روابط دختر و پسر، در مسأله حجاب، در بی‌قیدی‌های اجتماعی و ... شعار آزادی سرداده می‌شود و هم اینکه اسلام خود را مفسر و مدافع واقعی آزادی معرفی می‌کند. واقعاً آزادی چیست؟ تعریف و حدود و مشخصات آن چگونه است؟ 

2. یکی از معانی کلمه مولا و ولی، «مُعتِق و آزاد‌کننده» است. اینکه پیامبر‌6 فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» مقصود از مولا چیست؟ با این تعبیر، معنی ولی‌فقیه به معنای فقیه آزاد کننده چه می‌تواند باشد؟ "ولی"، آزاد کننده جامعه از چه چیزی است؟ 

3. موجودات زنده برای رشد و تکامل، به سه چیز نیاز دارند: 1- تربیت 2- امنیت 3- آزادی. تعریف هرکدام و رابطه هریک را مشخص نمایید و چرا آزادی یکی از لوازم حیات و زندگی هر موجود زنده است؟ انسان آزاد کیست؟ 

4. با توجه به اینکه انسان موجودی است که طبیعتاً اجتماعی است، آزادی اجتماعی یعنی چه؟ در مقابل آن اسارت و بردگی اجتماعی چگونه است؟ 

5. اسلام و قرآن کریم چه جایگاهی برای آزادی اجتماعی قائل است. آیا می‌توان گفت آزادی اجتماعی از اهداف انبیاء بوده است؟ چگونه؟ 

6. آزادی معنوی چیست؟ آزادی انسان از خودش یعنی چه‌؟ اینکه انسان از نظر فطرت و روح آزاد باشد به چه معناست؟ 

7. آیا آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی ممکن است؟ آیا ممکن است بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولی در عین حال آزادی دیگران را محترم بشمارد؟ آزادی‌های رایج دنیا چگونه قابل توجیه است؟ 

8. عامل عدم رعایت آزادی توسط بشر قدیم چه بود؟ آیا صرفاً جهل و نادانی عامل ضایع کردن آزادی بوده است؟ آیا امروز با تغییر قوانین می‌توان آزادی را تأمین کرد؟ علت اصلی عدم احترام به آزادی هم در دنیای قدیم و هم در عصر امروز چیست؟ وضعیت بشر امروز در رابطه با آزادی چگونه است؟ 

9. رابطه تقوی و آزادی را بیان نمایید؟ چرا امیرالمؤمنین و امام‌المتقین‌7 آزاد مرد واقعی جهان است؟ 

10. چگونه انسان دارای دو «خود» و دو «من» عالی و دانی یا انسانی و حیوانی یا واقعی و غیرواقعی یا اصلی و فرعی و یا الهی و شیطانی است؟ آزاد و اسیر واقعی چه کسی است؟ چگونه انسان می‌تواند هم برده و اسیر خود باشد و هم از خود آزاد؟ 

11. با توجه به اینکه آزادی دو طرفه است و هر آزادی دارای «از» و آزادی «به» است، دو طرف آزادی واقعی و انسانی چیست؟ 

12. انصاف یعنی چه؟ رابطه آن با آزادی چگونه است؟ 

13. آیا این سخن درست که آزادی هر کس تا جایی محترم است که به آزادی دیگران لطمه نزند؟ 

14. آزادی یک مفهوم سلبی است و یا ایجابی؟ چرا؟ 

15. شادی و نشاط واقعی چیست؟ 

16. رابطه خودعالی و خوددانی را با آزادی‌ـ شادی و نشاط، هجرت و جهاد، تقوا، عبادت و دعا و بزرگی و بزرگواری روح تبیین نمایید؟ 

17. حقیقت استغفار و توبه چیست؟ ارتباط آن با آزادی چگونه است؟ 

18. چگونه تزکیه نفس و تقوی همان آزادی معنوی است و به عنوان بزرگترین برنامه انبیاء می‌باشد؟ 


 


سیر کلی بحث: 

شهید مطهری مانند بسیاری از آثار خود، ابتدا بحث را به صورت سؤالی و با سؤال‌های اساسی از ریشه بحث شروع کرده و سپس تعاریف را مشخص می‌نمایند؛ آنگاه با تقسیم‌بندی‌های مناسب، بحث را به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری لازم می‌رسانند. 

در این موضوع نیز ابتدا سه سؤال مطرح می‌نمایند که عبارت‌اند از: 1-آزادی چیست؟ 2- تقسیم‌بندی آزادی به آزادی اجتماعی و آزادی معنوی و تعریف هر کدام چگونه است؟ 3- رابطه این دو و جایگاه هر یک چگونه است؟ پس از طرح سؤال‌ها به تعریف آزادی، آزادی اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و جایگاه هر یک را از دیدگاه اسلام خصوصاً قرآن کریم و روایات بررسی می‌نمایند و در نهایت به نتیجه‌گیری و جمع‌بندی مطالب می‌پردازند. 

بحث آزادی با سؤال‌های اساسی آغاز می‌شود. اولین مسأله، سؤال از چیستی و تعریف آزادی است. آزادی به عنوان یکی از سه عامل حیات و تکامل طرح می‌شود. رشد و تکامل موجودات زنده منوط به سه عامل 1- تربیت 2- امنیت و 3- آزادی می‌باشد. تربیت شامل استعدادها، احتیاجات و امکانات رشد است. امنیت، حفظ آن امکانات و استعدادها است و نهایتاً آزادی به معنای رهایی است که لازمه آن، ایجاد حرکت و حفظ آن و رفع مانع می‌باشد. 

آزادی همیشه دو طرفه است؛ یعنی یک طرف آزادی «از» چیزی و طرف دیگر آزادی، ‌ آزادی «به سوی» چیزی است. 

• نکته1: هر کسی تا سخن از آزادی گفت، باید بلافاصله توضیح دهد، آزادی «از» چه چیزی و آزادی «به سوی» چه چیزی مدنظر است. فرضاً در آزادی روابط دختر و پسر، باید پرسیده شود، دختر و پسر از چه چیزی و به سوی چه چیزی باید آزاد شوند؟ 

• نکته 2: حتماً برای هر آزادی یک استخدام و یک اسارت وجود دارد و نیز یک رهایی و یک رفع مانع؛ برای رهایی از چیزی حتماً باید چیز دیگری اسیر و در استخدام قرار گیرد «بدیهی است آزادی مطلق امکان ندارد در جامعه باشد.»3 در انسان آزادی مطلق مساوی است با اسارت. «بعضی به غلط خیال می‌کنند پایبند نبودن به هر چیزی نامش آزادی است.»4 «آزادی مطلق، مساوی است با اسارت از درون، باید اول انسان را بشناسیم.»5


 


___________________________________

1- شهید مطهری نفاق را محصول پیشرفت بشر و پیچیدگی او می‌داند. این مسأله در کتاب‌های 15 گفتار (گفتار مسأله نفاق) و آشنایی با قرآن ج 2 ذیل تفسیر آیات 8 تا 20 سوره بقره و تفسیر سوره منافقون به تفصیل بحث شده است. 

2- مجموعه آثار، ج 3، حق و باطل، ص 437؛ نبرد حق و باطل، ‌ج 3، ص 437

3- مجموعه آثار، ج 15، فلسفه و تاریخ، ص 222

4- مجموعه آثار، ج 3، خورشید دین، ‌ ص 398

5- مجموعه آثار، ج 13، نقدی بر مارکسیسم، ص  606



http://www.salehintehran.ir


۱ نظر ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۲۷
وبلاگ صالحین مسجد(با محوریت بینش مطهر)


چرا شهید مطهری؟! (2. اخلاص شهید مطهری) 

 


اسلام به ما می‌فهماند که هر کاری، دو بعد دارد و تنها ظاهر و قالب آن، مهم نیست و علاوه بر آن، نیت نیز اهمیت دارد. بالاتر از این‌ها، آن چیزی که ماندنی است، ظاهر و شکل حرکات نیست، بلکه باطن و نیت‌هاست. از این رو اصل، نیت اصل است نه ظاهر. البته این دو، متمم و مکمل یکدیگرند و کار درست، بدون وجود ظاهر و باطن درست، محقق نمی‌شود. ولی به هر صورت، اصل و فرع را باید در نظر داشت. چیزی که از یک کار می‌ماند، نیت و هدف انجام آن است، وگرنه ظاهر و شکل آن، فقط مخصوص همان لحظه‌ای است که در آن اتفاق افتاده است. چون حرکت و زمان از یک جنس اند، هر دو رفتنی‌اند. چیزی می‌ماند که از جنس رفتنی‌ها نباشد؛ چیزی می‌ماند که بالاتر و فوق زمان باشد. نیت‌ها، فوق زمان است و می‌ماند.


شهید مطهری در عرصه‌ی عمل، قهرمان اخلاص است.

در سال‌های حدود 1350، حسینیه‌ی ارشاد پایگاهی شده بود برای ایراد سخنرانی توسط برخی متفکران و عالمان دین. شهید مطهری یکی از بنیان‌گذاران این مجموعه بود و خود نیز در آن، سخنرانی می‌کرد. در آن زمان‌ها، حسینیه‌ی ارشاد، مکانی برای جهت‌دهی به فعالیت‌های فرهنگی شده بود که بر برنامه‌های دینی و سخنرانی‌های مذهبی متمرکز شده بود. کتاب‌های بسیاری از سخنرانی‌های ایشان در حسینیه‌ی ارشاد جمع‌آوری و چاپ شده است.

اما نکته‌ای که در این جا مد نظر است، آن است که شهید مطهری در میان کسانی که در آن جا سخنرانی می‌کردند، مخاطبان کمتری داشتند. بارها پیش می‌آمد که مستمعان سخنرانی‌های ایشان، حتی به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسیدند. ولی ایشان به خاطر حس وظیفه‌شناسی و خدمت به اسلام، سخنرانی خود را ایراد می‌فرمودند. در کنار ایشان، در همان مجموعه، کسانی بودند که به هنگام سخنرانی‌های آنان، تمام محیط حسینیه پر از جمعیت می‌شد و حتی سیل جمعیت در خارج از حسینیه، رفت و آمد در خیابان‌های اطراف را مختل می‌کرد. بیان‌های تند و آهنگین، در آن زمان بسیار پر طرفدار و پرمخاطب بود. ولی شهید مطهری با وجود اقبال کم مردم، همواره وظیفه‌ی خود را انجام می‌دادند و اقبال و ادبار مردم را بی‌اهمیت می‌دانستند. این نشانه‌ای از اخلاص ایشان است.

از طرف دیگر، ورود ایشان به هر جا که اقتضائات جامعه ایجاد می‌کرد نیز به عنوان نمونه‌ای از این اخلاص، مثال‌زدنی است. ایشان با وجود آن که از شاگردان برجسته علامه طباطبایی در فلسفه بودند، هرگز سعی نکردند با وارد شدن به بحث‌های سنگین و عمیق فلسفی و کلامی، علم بالای خود را به رخ بکشانند. بلکه هر گاه در هر جا ضرورت و نیازی می‌دیدند، بی‌اعتنا به نظر و حرف‌های دیگران، در آن زمینه وارد می‌شدند و فعالیت می‌کردند. نمونه‌هایی از این گونه فعالیت‌های شهید مطهری را می‌توان کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» و «داستان راستان» بیان کرد. ایشان با نوشتن کتاب داستان راستان، حتی با برخی موضع‌گیری‌های مخالف روبرو شدند. برخی افراد از ایشان خواستند به جای نوشتن کتاب برای کودکان و نوجوانان به بحث‌های عمیق فلسفی و تالیف کتاب در این زمینه اقدام کنند. ولی ایشان با بینش عمیقی که داشتند، به وظیفه‌ی خود عمل کردند و نظرات طاعنان را به هیچ انگاشتند.

شهید مطهری در زمانی سخنرانی‌های مربوط به کتاب «حماسه‌ی حسینی» را ایراد کردند که تحریفات و کوته‌نظری‌ها در واقعه‌ی عاشورا به شدت در جامعه شیوع پیدا کرده بود و مردم حتی به دیدگاه‌های خرافی روی آورده بودند. احساس تکلیف آن شهید بزرگوار در آن زمان، باعث شد بر ضد تحریفاتی که در آن واقعه ایجاد شده بود، قیام کند و در قالب سخنرانی، سعی در زدودن آن، از افکار مردم نماید. این کار سبب شد واکنش‌هایی در میان عوام نسبت به ایشان شکل گیرد. ولی ایشان با قدرت تمام در مقابل انحراف ایستادند و نتیجه‌ی چنین استقامتی، از میان رفتن بسیاری از آن باورهای نادرست در میان مردم بود. به طوری که اکنون، اگر کتاب حماسه‌ی حسینی را بررسی کنیم، تحریفاتی را که ایشان نقد کرده‌اند، ناآشنا و نامألوف می‌یابیم.

به خاطر اخلاص ایشان است که اکنون، سال‌ها پس از شهادتشان، کتاب‌های ایشان روز به روز با اقبال بیشتری روبرو می‌شود و جوانان بیشتر به خواندن این کتاب‌ها ترغیب می‌شوند.

کاری که می‌ماند، باید فراتر از اثرات ظاهری و حرکات فانی باشد. اگر کاری با اخلاص باشد، ماندنی است. حتی اگر زمانی بر آن بگذرد و در ظاهر، اثری از آن نباشد، روزی غبارها فروخواهد نشست و شعله‌های زیر خاکستر نورافشانی خواهد کرد و راه را روشنایی خواهد بخشید.


http://www.salehintehran.ir



۰ نظر ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۱۹
وبلاگ صالحین مسجد(با محوریت بینش مطهر)

چرا شهید مطهری؟! (1. مسأله سنجی شهید مطهری) 

 


یکی از مواردی که شهید مطهری را نسبت به دیگران متمایز و برتر می‌کند، مسأله‌سنجی ایشان است. آن طور که از کارهای ایشان برمی‌آید، ایشان بدون توجه به اظهارنظرهای دیگران و بدون توجه به رد و قبول‌ها، کاری را که تکلیف خود می‌دیدند، انجام می‌دادند تا مسأله‌ای که در جامعه هست، حل شود. همین امر هم باعث شد از دیگران متمایز شوند و بعد از سال‌ها، آثار ایشان نه تنها کهنه نشود، بلکه در میان جوانان طرفداران بیشتری پیدا کند و روز به روز به نورافشانی و هدایتگری آن افزوده شود.


نکته‌ای که شهید مطهری را در میان همه‌ی متفکران دوران برجسته کرده است، چیست؟ چرا از میان این همه افراد تاثیرگذار و نظریه‌پرداز دوران حاضر، که قبل و پس از انقلاب جریان‌سازی کرده‌اند، تاکیدی خاص بر روی شهید مطهری وجود دارد؟


شهید مطهری از آن رو که با جوانان و دانشجویان در ارتباط بودند، مسائل رایج در میان آنان را به خوبی می‌شناختند و همواره سعی داشتند مشکلاتی را که باعث ایجاد سوال و حتی گمراهی در میان آنان می‌شود، شناسایی کنند و به آن‌ها پاسخ دهند. 

از این رو در دهه‌های چهل و پنجاه، که جو دانشگاه‌های کشور به شدت آلوده بود و افکار مارکسیستی و ضد دینی به سرعت گسترش پیدا می‌کرد و دامن‌گیر جوانانی می‌شد که به دانشگاه‌ها راه پیدا می‌کردند، امثال آن شهید بزرگوار از پناهگاه‌های عمده‌ی جوانان مذهبی بود. پاسخ‌های استدلالی و محکم ایشان به مسائل روز، باعث می‌شد جوانان در مقابل سیل شبهاتی که از طرف اکثریت ضد دین دانشگاه‌ها مطرح می‌شد مقاومت کنند و سنگر خود را از دست ندهند.

چیزی که باعث می‌شد شهید مطهری بتوانند چنین پایه و پشتوانه‌ی محکمی برای جوانان ایجاد کنند، مسأله‌سنجی و درک درست ایشان از نیازهای آنان بود. اگر در آثار و گفتارهای شهید مطهری دقت کنیم، متوجه خواهیم شد، موضوعات گسترده‌ای وجود دارد که ایشان در آن اظهارنظر کرده‌اند. حوزه‌های نظریه‌پردازی و تاثیرگذاری شهید مطهری، از تاریخ تا اقتصاد را فرا می‌گیرد. که یکی از عوامل این گستردگی را، طیف گسترده‌ی مطالب و شبهاتی دانست که در جامعه مطرح بوده است.

توجه به مسائل جامعه، حتی آن جا که آن شهید بزرگوار قصد مطرح کردن مسائل فلسفی را داشتند، مشهود است. نمونه‌ی این تلاش آن بزرگوار را می‌توان سلسله جلساتی دانست که در شرح کتاب اسفار اربعه‌ی صدرالمتالهین بیان کردند. هر چند مطالب این کتاب فلسفی، شاید در سطحی باشد که مطرح کردن مباحث آن برای عوام جامعه ناممکن باشد، ولی شهید مطهری با نگاه عمیقی که به مسائل جامعه داشتند، برای جلسات خود بحث «حرکت و زمان» را در نظر گرفتند، با علم به این که این مبحث می‌تواند پاسخگوی خلأهای موجود در میان جوانان در پاسخ‌گویی به مسائل و مشکلاتی باشد که مادی‌گرایی ایجاد می‌کند. در جای دیگر، برای استحکام قدرت اعتقادی جوانان، شرحی بر کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیست» نوشتند تا در مقابل شبهات مادی‌گرایان و ایده‌آلیست‌ها، توان مقاومت داشته باشند و در جای دیگر، برای گردآوری دوره‌ای کامل از اصول عقاید برای همگان، مجموعه‌ی «آشنایی با جهان‌بینی اسلامی» را نگاشتند و به بهترین و کوتاه ترین وجه، آن را در جامعه عرضه کردند.

شهید مطهری، آن جا که هجوم تاریخ‌نویسان را به اسلام دیدند، با شهامت وارد عرصه‌ی تاریخ شدند و کتابی مانند «خدمات مقابل اسلام و ایران» را نوشتند تا در مقابل شبهات مطرح شده بر ضد اسلام پاسخ ارائه دهند و اذهان مردم را از شبهات برهانند. در جای دیگر، وقتی در جامعه، بحث بانک و بیمه و احکام شرعی آن مطرح می‌شود، ایشان وارد صحنه می‌شوند و در این مورد نیز اظهارنظر می‌کنند. حتی وقتی فقدان کتاب داستان را برای کودکان حس می‌کنند، وارد داستان نویسی نیز می‌شوند و «داستان راستان» را به رشته‌ی تحریر درمی‌آورند تا داستان‌های ناب و آموزنده از زندگی بزرگان و ائمه در اختیار کودکان قرار گیرد. مهارت و خوش‌ذوقی ایشان در انتخاب داستان‌ها و نوشتن آن‌ها برای کودکان و نوجوانان، به حدی است که از طرف یونسکو، ایشان و کتابشان مورد تقدیر قرار گرفتند. ایشان در ابتدای کتاب، مقدمه‌ای نوشته‌اند و در آن به نظر برخی افراد اشاره کرده‌اند که کتاب داستان نوشتن برای کودکان را برای مقام علمی ایشان نامطلوب می‌دانستند و ایشان را به نوشتن، در دیگر موضوعات فرامی‌خواندند، ولی ایشان بی‌توجه به این صحبت‌ها، به آن کاری دست زدند که مسأله و مشکل جامعه می‌دیدند.

یکی از مواردی که شهید مطهری را نسبت به دیگران متمایز و برتر می‌کند، مسأله‌سنجی ایشان است. آن طور که از کارهای ایشان برمی‌آید، ایشان بدون توجه به اظهارنظرهای دیگران و بدون توجه به رد و قبول‌ها، کاری را که تکلیف خود می‌دیدند، انجام می‌دادند تا مسأله‌ای که در جامعه هست، حل شود. همین امر هم باعث شد از دیگران متمایز شوند و بعد از سال‌ها، آثار ایشان نه تنها کهنه نشود، بلکه در میان جوانان طرفداران بیشتری پیدا کند و روز به روز به نورافشانی و هدایتگری آن افزوده شود.


http://www.salehintehran.ir

۱ نظر ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۰۷
وبلاگ صالحین مسجد(با محوریت بینش مطهر)