بینش مطهر و آثار شهید مطهری از نگاه امام خامنه ای
بینش مطهر و آثار شهید مطهری
از نگاه مام خامنه ای
مسألهى عالم متفکر فیلسوف یگانهى ما - مرحوم آیةاللَّه مطهرى (رضواناللَّه تعالى علیه) - مسألهى یک یاد خشک و خالى نیست که کسى زحمتى مىکشد و از دنیا مىرود، یا زحمتى مىکشد و شهید مىشود و ما لازم است که از او یاد کنیم و شکرانهى زحمات او را بداریم؛ بلکه مسأله، مسألهى یک جریان فکرى در جامعهى ماست که هرچه مىگذرد، برجستگى بیشترى پیدا مىکند.
در زمان حیات آن شهید، کسانى که او را مىشناختند، زیاد نبودند و کسانى که به عمق برجستگى و نورانیت فکرى او آشنا بودند، باز هم کمتر بودند؛ اما امروز در محیط ذهنى انقلاب، جریان فکرى شهید مطهرى، جریان ممتازى است. این کتابها و مباحث و گفتارهایى که آن عالم دلسوز و مؤید من عنداللَّه، به آنها پرداخته است - چه مباحث اجتماعى، چه مباحث فکرى، چه مباحث عمومى و چه مباحث فلسفى خاص - یکایک آنها، براى جامعه لازم و حیاتى است. البته از این کتابها، همه نمىتوانند استفاده کنند - سطح خاصى دارد - اما مىشود کارى کرد که از این مطالب، همهى جامعه و جوانان ما استفاده کنند.
باید روى افکار شهید مطهرى، کار فکرى بشود. یعنى جمعى اهل تحقیق و علاقهمند به کار علمى، بنشینند و نظرات و تفکرات شهید مطهرى را در ابواب مختلف استخراج کنند. مثلاً از مجموع آثار ایشان، نظر آن شهید را در باب وجود، در باب انسان، در باب اختیار، در باب عدالت، در باب تاریخ، در باب قضا و قدر، در باب عرفان و دربارهى موضوعات بىشمار و متنوعى که ایشان در مباحثشان مطرح کردهاند، استخراج کنند. اگر نظرات مختلفى در طول زمان داشتهاند، مثلاً در یک دوره در مسألهیى، این نظر را داشته و سپس در چند سال بعد، نظر ایشان تغییر کرده، آن را در این کتاب مشخص کنند و روى آن کار نمایند. این، راه گسترش و پیشرفت و شکوفایى فکرى جامعه بر مبناى آثار شهید مطهرى است که امیدواریم این کار انجام بگیرد و در وضع کنونى، همهى قشرها مسؤولیت خودشان را در قبال این حرکت عظیمى که جامعهى ما به آن سرگرم است، پیدا کنند و آن را بخوبى انجام دهند.
1369/02/12
سخنرانى در دیدار با گروه کثیرى از معلمان و مسؤولان امور فرهنگى کشور و جمعى از کارگران، به مناسبت روز معلم و روز جهانى کارگر
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2304
*******************
فضیلت مردى مثل شهید مطهرّى، واقعاً در طول سالها هم قابل بیان کردن به شکلى که حقّش ادا شود، نیست. لذا، باز هم ملت ما باید از مطهّرى عزیز - این شهید بزرگوار - بشنود. آن جمله این است که شهید مطهّرى یک مبارزِ در راه خدا؛ یعنى یک مجاهد فى سبیلاللَّه بود. منتها جهاد، انواعى دارد. یکى از سختترین جهادها این است که در مقابله با هجوم افکار و فرهنگهاى غلط و انحرافى و درک غلط جمعى از مردم، انسانى که حق را مىشناسد، بایستد و بخواهد از حق دفاع کند و با بیان، بافکر، با منطق و با سلاح زبان و قلم، ذهنها را به سمت آنچه درست است هدایت کند. این، از آن جهادهاى بسیار دشوار است و شهید مطهّرى، این جهاد سخت را سالهاى متمادى انجام داد. او انسان بصیر و نافذالبصیرهاى بود؛ آدم معمولى نبود؛ بینش تیزى داشت؛ به سطح جامعه نگاه مىکرد و اشتباهاتى را که در فهم عمومى ملت ما وجود داشت و متأثّر از تلقین دشمنان بود، مىفهمید که چیست و شروع مىکرد با آنها مبارزه کردن. همین مبارزه، که مبارزه در راه خدا بود، کمک بسیار زیادى به پیروزى این انقلاب کرد؛ چون تا مردم فکرشان درست نباشد، کارِ درست از آنها سر نمىزند. فکر که درست شد، انسان درست عمل مىکند. اعتقاد به یکراه درست که پیدا کرد، در آن راه به حرکت درمىآید و آن راه را مىپیماید. شهید مطهّرى به شناخت مردم کمک مىکرد که راه را بشناسند. پس، به پیروزى این انقلاب و به هدایت این حرکت عمومى کمک کرد.
کاش کسانى که در آن روزهاى سخت در میدان مبارزه بودند، بنشینند و با قلم تحلیلى، آنچه که گذشته است - آن غصّهها، آن رنجها و آن خون دلها را بیان کنند، تا این جوانان ما، این عزیزان ما و این نو باوگان ما، متوجّه شوند که ما از چه معابرى عبور کردیم.
گاهى اتوبوس از راههاى سختى عبور مىکند و مسافرى که در خواب است، متوجّه نمىشود به راننده بیچاره، به شاگرد راننده و به چند نفرى که بیدار بودهاند چه گذشته تا از گردنههاى خطرناک عبور کردهاند. اینها را بنویسند تا مردم بدانند که مطهّرىها درآن دوران چه کردند.
نکته دیگر اینکه همان مبارزه موجب شد که مطهّرى به شرف شهادت نائل شود؛ یعنى آن دشمنىکه مطهّرى را بر زمینانداخت وخون او راجارى کرد، دشمنى بود که از ارشادها و آگاهیهایى که او به مردم مىداد، صدمه مىدید. چون شهید مطهّرى در مقابل التقاط ایستاد، در مقابل نفاق ایستاد، در مقابل تهاجم فرهنگ غرب و شرق ایستاد و اسلام ناب و اسلام فقاهتى را ترویج کرد، لذا کسانىکه با این چیزها مخالف بودند، او را بر زمین انداختند. اگر دستشان مىرسید، هر کسى را هم که شبیه مطهّرى و کوچکتر از مطهّرى و در راه مطهّرى بود، بر زمین مىانداختند؛ اما خداى متعال به آنها این فرصت را نداد و انشاءاللَّه، هرگز هم نخواهد داد.
پس، تجلیل از مطهّرى به خاطر اینهاست. من گاهى مىبینم بعضى از افراد درباره شهید مطهّرى مطلبى مىنویسند، یا حرفى مىزنند که ناشى از نشناختن مطهّرى است. مطالب غلط و حرفهاى عجیب و غریبى درباره او مىنویسند و بیان مىکنند که روح او هم از آن مطالب و حرفها خبردار نبود. متأسفانه، این از واقعیّات است؛ یعنى همان کسانى که یک عمر، در دوران اوج تفکّرات شهید مطهّرى با او مبارزه کردند، امروز چون نام شهید مطهّرى نام درخشانى است، اینجا و آنجا به نام او تمسّک مىکنند و زیر لواى این نام، باز همان حرفهاى خودشان را مىزنند.
1372/02/15
بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2666
**************
لازم است که یاد شهید همیشهزندهى انقلابمان،
آیةاللَّه شهید مطهرى را - که
امام فرمودند حاصل عمر مبارکشان است - گرامى بداریم و عرض کنیم که
شهید مطهرى(رضواناللَّهعلیه) چشمهى فیاض و جوشانى بود.
اگر ما به خاطر شهادت ایشان متأسفیم - در حالى که
شهادت خلعت ذىقیمتى است که خداى متعال بر تن خاصان مىپوشاند
و آن بزرگوار با شهادت،
به مقامات عالى و معنوى که همه مشتاق آن هستند، عروج کرد - علت آن است که
این چشمه مىتوانست برکات جدیدى را به عالم اسلام ارزانى کند.
هر یک ساعت و یک روز از عمر بابرکت کسى مثل آن شهید بزرگوار،
براى امت اسلام و یکایک مردم مسلمان،
داراى
فایده است، و براى او حسنه.
البته آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است.
کتابهاى شهید مطهرى، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست.
مبادا کسى خیال کند که ما از بعد از انقلاب تا حالا،
که مرتب کتابهاى شهید مطهرى را طبع و منتشر مىکنیم، تکرارى است. نه،
در سخن حق و در کلام حکمت، تکرار نیست.
هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهى فرهنگى و علمى ما،
به دانستن همان مطالبى که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد
و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجند.
بله، چه بهتر که
مطهرىهایى،
مغزهایى،
زبانها و قلمهاى پُرفیضى
غیر از مطهرى هم داشته باشیم – که
انشاءاللَّه امیدواریم داشته باشیم - اما
آنچه که کهنه نمىشود،
معارف و حقایقى است که هنوز جامعهى ما
محتاج دانستن و تکرار کردن و از برکردن آنهاست،
و آن همان محتواى کتابهاى شهید مطهرى است.
مبادا وسوسهى خناسان و زمزمهى دشمنان - که با فکر شهید مطهرى مخالف بودند
و به همین جهت هم او را از دست ما گرفتند - موجب شود که
کتابهاى آن بزرگوار از رواج بیفتد؛ که البته نخواهد افتاد.
دلها و ذهنهاى مشتاق نخواهند گذاشت که این مطالب عمیق و عریق،
از دست و ذهنیت جامعه خارج بشود.
1370/02/11
بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2449